صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو





🔹اگر کسی به اندازه‌ای که دوستش دارید دوستتان ندارد،

رابطه‌تان را تا نا کجا ادامه ندهید!!

❌به خودتان امید ندهید که بالاخره روزی دوستم خواهد داشت،

♻️اینکه گاهی از طرف او پذیرفته می شوید وگاهی نمی شوید،

➖کلافه تان خواهد کرد،

➖گویی در جا می دوید،

➖هر چقدر تلاش می کنید،

➖به جایی نمی رسید،

🔹این نرسیدن دایمی خسته تان می کند،

➖خشمگین می شوید،

➖افسرده می شوید،

➖خودتان را قانع نکنید که اگر دوستم نداشت این همه مدت نمی ماند،

⭕️او بخاطر خودش با شما مانده!

شما با توجه و محبتی که به او می کنید احساس دوست داشتنی_بودن به او میدهید

🔹غرورش را ارضا می کنید

🔹باعث رشد عزت نفسش می شوید،

❓پس چرا با شما ادامه ندهد؟؟؟؟!!!

🔺وقتی به کسی که دوستتان ندارد نزدیک می شوید،

🌵گویی به کاکتوس نزدیک می شوید،

✔️هرچه بیشتر نزدیک شوید،

"بیشتر زخمی می شوید ."

🌵پس کاکتوس هایتان را رها کنید،

 """در صورتیکه محبوب تان واقعا شما را دوست داشته باشد،

تمام تلاشش را برای جبران رفتارهای متناقض و بی توجهی های گذشته اش انجام می دهد ""

🌵کاکتوس ات را رها کن🌵



آقای محمد درویش ، فعال محیط زیست که عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگل و مراتع هم هستند به طروق مختلف سعی دارند فرهنگ دوچرخه سواری را ترویج کنند . همایش ها و گفتمان ها و نامه ها و پست های مختلف در   کانال شخصی شان همه و همه حاکی از دغدغه ی بزرگ ایشان که همانا هوای پاک و محیط زیست سالم است ، میباشد .

ایشان روشی را پیش گرفته اند که با توجه به وضعیت فعلی جامعه و روانشناسی رفتاری مردم ما ، شاید دهه ها طول بکشد تا نتیجه ای درخور توجه حاصل شود .

جامعه ی ما هنوز درگیر چشم و هم چشمی است . درگیر زندگی لوکس و ماشین و خانه ی چند میلیاردی.حتی اگر پول خرید آن را نداشته باشند سعی میکنند به گونه ای دیگر عقده گشایی کنند .

مدیران ما ، سلبریتی های ما و صد البته تازه به دوران رسیده هامان هزاران بار شدیدتر ...

تا وقتی پرستیژ در ساعت های 20 میلیونی و خودکارهای 10 میلیونی و گوشی همراه آیفون است .

تا وقتی ...

تا وقتی فرهنگ مردم ما در مرحله ی گذار گیر کرده و جامعه بالغ نشده چطور میتوان انتظار داشت فلان مدیر و بهمان سوپر استار بجای خودرو یک میلیاردی سوار بر دوچرخه ی یکی دو میلیونی این طرف و آنطرف برود ؟!

آنها خوب می دانند که عقل مردم به چشم شان است !!

آیا طبیعت و محیط زیست منتظر میمانند تا کم کم این مرحله بگذرد و مردم دچار بلوغ فکری متوجه شوند چه بلایی دارد سرشان می آید ؟!

هوای ایران ؛ محیط زیست ایران و طبیعت و انسان ها و گیاهان و جانوران ؛ در خطرند و فاجعه نزدیک است !

باید روش های ترویج دوچرخه سواری و موارد مشابه را مطابق فرهنگ مردم و جامعه انتخاب کرد و البته نباید از موضوع زمان هم غافل شد .

بهتر است با توجه به رفتار جامعه عمل کرد . دعوت از مدیران معروف و سلبریتی ها و ورزشکاران شناخته شده و ترغیب آنان به استفاده از دوچرخه ، برگزاری همایش هایی با حضور آنان ، پیام های ویدئویی و رسانه ای از طرف چهره های معروف و ...

خلاصه اینکه باید دوچرخه سواری "مد " شود تا سریع تر به فرهنگ ما نفوذ کند .

باید جلوی چشم مردم آورده شود .

باید در دسترس باشد .

ما هنوز تا بلوغ جامعه خیلی راه داریم . هنوز مانده تا مردم ما انتخاب کنند . پس روش هایی که در اروپا جواب می دهد اینجا بلااستفاده است !


نقطه ی ضعف مردم ایران چشم و هم چشمی است . و همین نقظه ی ضعف میتواند وسیله ی نفوذ به فرهنگ باشد و به نقطه ی قوت رهنمودمان باشد !


روح وحشی

   


به هر کی میگم بابا نیم قرن از عمرم گذشته !

میگه  : سن فقط یک عدده !


سن یک عدد نیست . سن یک معیار کمی برای سنجش خیلی چیزهاست . مثل مسائلی که به جسم تو وابسته است . 

خب جسم پیر میشه . اینم نه عجیبه و نه بد !

سن نشون میده چقدر زندگی کردی و احتمالا تجارب زیادی داری .

سن میتونه معیار خوبی برای فعالیت هورمون ها باشه . اعم از جنسی و غیر جنسی 😎

به یکی میگی قدت چقدره . طرف میگه مثلا 150 سانت . میشه بهش بگی قد فقط یک عدده و تو تووی تیم بسکتبال میتونی سانتر باشی ؟!!

پذیرفتن واقعیت به ما کمک میکنه که راحت تر زندگی کنیم اما ...

اما این فقط بخشی از واقعیته چون فاکتورهای زیادی هستند که میتونه ضریب اهمیت سن را بالا و یا پایین ببره !


مثلا سلامتی ؛ روحیه ؛ ذهن و روان ؛ طرز فکر ؛ میزان آگاهی ؛ فعالیت و ...


محدودیت ها در ذهن ماست .

زیبایی با افزایش سن کم نمیشه .  اما منطقی هم نیست که مثلا من که 51 سال سن دارم را با 20 سالگیم مقایسه کنی 😊

سلامتی جسمانی هم با سن کم میشه اما بازم به این معنا نیست که مثلا دختر 20 ساله ی قمر خانم از من سالم تره ؛)

ورزش و تغذیه سالم 

خواب کافی

اهمیت به نیازهای جنسی

سفر چه گروهی و چه انفرادی

فعالیت های اجتماعی بخصوص انسان دوستانه

خوشحال زیستن 

اعتماد بنفس

و ...

روی ظاهر ما تاثیر داره 

و البته خوش پوش بودن 💩

اما اینا فقط مربوط به جسم بود !

البته عقل سالم هم در بدن سالمه اما حالا میخوام در مورد مسائل غیر جسمانی بنویسم .

آرزوها  و امیال

فعالیت های فکری و پویایی ذهن

یادگیری و رشد

خودباوری و عزت نفس

توجه به درون 

توجه به انسان ها و سایر موجودات و طبیعت

و ...

اینها با افزایش سن دستخوش تغییر میشه .

بعضی بالا میره و بعضی پایین میاد 

مثلا آرزوها ، هنوز هستند اما تیپ و مدل اونها و برخورد ما با رسیدن و به دست آوردن اونها فرق میکنه .

سلول های مغز مثل گذشته نیستند . یادگیری سخت تر میشه اما در عوض ما کلی اندوخته داریم تا به کمک اونها تحلیل راحت تری داشته باشیم .

تا حدودی از دست هورمون های جنسی خلاص شدیم و میتونیم فارغ از فشارهای اون به درون خودمون و موضوع زندگی بپردازیم . سفر بریم و با فرهنگ ها و آدم های زیادی آشنا بشیم بدون نگرانی از اینکه یک جنس مخالف برامون نقشه ی شوم بکشه 😅

و خیلی مسائل دیگه که واقعیته اما نقطه ی ضعف نیست .

ضمن اینکه اون به ما بستگی داره که تا چه حد بتونیم حتی نقاط ضعف افزایش سن را به نقطه ی قوت تبدیل کنیم !


سن یک عدد نیست اما افزایش اون هم بتنهایی هیچ دلیلی بر این نیست که بگیم : 

از من دیگه گذشته !


من تازه هوس کردم که برم از یک پل روی رودخانه با بانجی جامپینگ بپرم پایین

زبان ایتالیایی یاد بگیرم

ادامه تحصیل بدم 

و ...

هرگز احساس پیری نمیکنم 💪



روح وحشی

+و همچنان عاشق خواهم ماند ...




You cannot know what is possible until you try to do it.

تا وقتی که سعی نکردی کاری را انجام بدی نمی تونی بگه غیر ممکنه !


مگر اینکه پیشگو باشی 😉


اما یک نکته ی مهمتر اینه که موفقیت در گرو روحیه ی ما یعنی میزان شاد بودن ماست . شادی درونی و نه ظاهری البته !

و شادی با موفقیت رابطه ی مستقیم داره .

یک چرخه در واقع !


منظور این نیست که الکی بخندی و تظاهر کنی که شادی !

منظور اینم نیست که هرگز غمگین نباش !

شادی درونی باعث بالا رفتن رضایت و اعتماد بنفس میشه . اعتماد بنفس بهت جرئت و توان انجام کارها را میده و کم کم به تحقق آرزوها نزدیک میشی و پیوسته شاد و شادتر میشی !

خوشحالی و شادی یعنی آرامش 

آرامشی همراه با رشد و بالندگی

بدون حسرت و حسادت و ...


 



اگر کسی که دوست تون داره به شما گفت 
میمیرم برات
بدون تو میمیرم

اون آدم زودتر از بقیه شما رو رها میکنه !

یادتون باشه ؛ کسی که بدون شما میمیره سعی میکنه براتون زنده بمونه  ...

این حرف ها تراوشات احساسات آنی و ناپایداره و نه احساس باثبات و وفادارانه !
کسی که به شما گفت دوستت دارم قبلش باید معنی این کلمه را بفهمه وگرنه در اولین فرصت می زنه زیر همه چیز !
دوست داشتن با خودش مسئولیت میاره 
و یک عاشق هزاران راه رو امتحان میکنه تا کنار معشوق بمونه 
و اگر امتحان نکرد
و اگر به بادی لرزید
و اگر مدام حرف های قشنگ زد
مطمئن باشید که خیلی زود از عشق فارغ میشه و میره دنبال هیجانات تازه 
عشق مسئولیت داره 
عشق آدم بالغ میخواد
کسی که عقل و احساسش به اندازه ی درک عشق بزرگ و بالغ شده باشه

قرار نیست عاشق فدای معشوق بشه که این عین حماقته
اما وقتی یک رابطه مهم باشه حتما سعی میکنیم که نگهش داریم ...

روح وحشی

+به هم نگیم که میمیرم برات . بگیم که زنده میمونم برات


از خیلی پیش ، شاید از نوجوانی ، اخلاقیات و رعایت اصول اخلاقی یکی از دغدغه هام بوده تا جایی که شد یک باید و معیار سنجش . یک خط کش تا بگم کی رفتار و افکار و انسایتش در مسیر درسته و کی منحرف شده .

اما چند سالی هست که موضوع را عمیق تر میبینم . 

شاید من تحت تاثیر باید و نبایدهای اخلاقی و حتی خود برتربینی دچار اشتباه هستم !

اینجا بود که جامعه شناسی ، روانشناسی ، زیست شناسی و البته خودشناسی به کمکم اومدند .

مطالعه ی مذاهب و ادیان و حکمت بودا و ذن و  هندوئیسم و ... هم نگاهم را بازتر و بازتر کرد .

مطالعه روی آسترولوژی طی چند سال اخیر هم بی تاثیر نبود .

نهایتا رسیدم به اینجا ...

جبر و اختیار  

اخلاقیات

انسان

زندگی

موجودات

ارزش ها

باید و نبایدها

حقیقت و واقعیت

عشق و دلبستگی

میل و آرزو

و نیاز

عبارات و واژگانی هستند که بیشتر ساخته ی ذهن ما هستند تا کنترل بیشتری روی حیات خودمون داشته باشیم اما حالا اونها دارن ما را کنترل میکنن !

شدیم ملعبه ی دست کلمات و حاضر نیستیم بپذیریم که اصولا مدام دچار اشتباهات فاحشی هستیم که اجتناب ناپذیرن !

اجتناب ناپذیر !

اما در آخر میخوام یک مطلبی در مورد رابطه ی اخلاقیات و نیازهای اولیه بگم .

در جامعه ای که نیازهای اولیه برآورده نشده حرف از اخلاقیات یک موضوع لاکچری و حتی فانتزیه !


روح وحشی

 من جان دهم ؛  آهسته تو هم می میری !


+بعید میدونم بازی ما یک بازی برد /باخت باشه .

حال کی بهتره ؛ تو یا من و یا هیچکدوم !

++فاصله ی ما مرگ من خواهد بود . دیر یا زود !


وقتی نیازت را با حداقل ها برآورده کنی و از خواسته هات چشم پوشی کنی چه اتفاقی می افته ؟


وقتی خواسته هات خیلی بزرگ باشن و دست نایافتنی و اینگونه به نیازهات کم توجهی کنی چه بلایی سرت میاد ؟


نیازهات قابل چشم پوشی نیست چون بدون برآوردن اونها یا یکباره و یا به تدریج میمیری !

و خواسته ها و امیال تو چیزهایی هستند که تو را مشتاقانه به زندگی وصل می کنن .

خب حالا فکر کن یکیش را نادیده بگیری . چی میشه ؟!

یک آدم شاد و سرزنده تعادل خوبی بین اینها برقرار میکنه . نسبت به نیازهاش کاملا آگاهه . خواسته هاش براش بطور وضوح نمایان هستند . خودش و شرایط و امکانات و توانمندی ها و... نقاط ضعف و قوتش را میشناسه و انگیزه به رفتن هم داره ...

رفتن بسوی خواسته هاش 

حتی اگر همه به او بخندن و درکش نکنن 

او با تلاش و تلاش و تلاش میره ...


روح وحشی

+پیوسته نسبت به خودمون و محیط اطلاعات مون را به روز رسانی کنیم . شاید خواسته ی ما محتمل تر و یا نشدنی تر شده باشه


موش کور واقعا کور نیست . کمی میبینه ، در حد تشخیص شب از روز !


خودخواهی ؛ حماقت ، دروغگویی ، زورگویی ، رئیس بازی ، غرور افراطی ، حسابگری ، بدبینی ، اشتیاق به کنترل دیگری ، ترس از مسئولیت و فاداری   و خیلی چیزهای دیگه ! 

اینها در یک نفر جمع شده  اما موش کور عشق خودش را زده به ندیدن !!

بازم اصرار داره که این ظلمات ؛ روز روشنه !


روح وحشی

موش کور چشم‌های کوچک یا پوشانده شده دارد و احتمالاً هنوز هم می‌تواند شب را از روز تشخیص دهد اما فرای این کور هستند.

++ تو بهش میگفتی معجزه ی عشق !




یک "تو" ؛

وسط زندگی ام

گمشده است !



+پیدای ناپیدای من ...


همه ی آن من از تو 

وقتی که دلت میگیرد 


این را زیاد میگفتم و مینوشتم ...مثل یک ذکر !


امروز واقعا برام نامانوس شده . آدما ثابت میمونن اما نقاب ها مدام عوض میشن !

ای کاش کسی بود که بتونم باهاش گپ بزنم و گره از سوالات ذهن هامون باز کنیم .

کسی که کمتر دچار انواع بیماری های روحی و روانی و ذهنی و... قرن 21 باشه .

ای کاش بودی ...

ای کاش بودی ...

ای کاش بودی ...

ای کاش !


بی خبریم ...بی خبر !



+مگه من اخبار 8:30 هستم !

++یک عبارت خاطره انگیز و فراموش نشدنی از یک عزیزترین !


پیش بسوی جنگ با افکار منفی که به تو میگویند :

نمیتوانی چون از سن تو گذشته ...

نمیتوانی چون هنوز جوان تر از آنی که ...

نمیتوانی چون هنوز بچه ای ...

رویاها ربطی به سن شناسنامه ای ندارند .

عدد اختراع انسان است و شناسنامه جایی که اختراع اش را ثبت کند . فقط همین !

جسم و ذهن و میزان تکامل مغز محدودیت هایی برایت بوجود می آورند اما نه آنقدر سخت و انعطاف ناپذیر و بی رحم مثل محدودیت هایی که خودمان برای خود خود خودمان میگذاریم .


یک

دو

سه

پیش بسوی کارزار ...


روح وحشی

#به_اعداد_اعتماد_کنیم


🔸 پس از ماجرای تأسف‌آور سوء‌استفاده جنسی از دانش‌آموزان در یک دبیرستان تهران سرتیتر صفحة اوّل دو روزنامه توجه مرا به خود جلب کرد. یک روزنامه، کوتاهی در گزینش و آزاد گذاشتن فضای مجازی را عامل چنین حادثه‌ای دانسته بود، در حالی که روزنامة دیگر، فقدان آموزش مسائل جنسی را علت چنین حادثه‌ای شمرده بود.


🔸 به عبارت دیگر، یک تحلیلگر خواستار سفت و سخت‌گرفتن فضای فرهنگی شده بود و تحلیلگر دیگر خواستار باز شدن فضای فرهنگی؛ دو تحلیل کاملا متفاوت و دو تجویز کاملاً متضاد. حالا تکلیف ما چیست؟ آیا باید فضای فرهنگی کشور را نظامی – امنیتی کنیم یا باید مدیریت فرهنگی را به سمت تساهل و تسامح برانیم؟ اگر قرار بر «تاس ریختن» باشد، این «حرکت پاندولی» ادامه خواهد یافت. بسته به این که «چه کسی» تاس بریزد یک روز این طرفی می‌شویم و یک روز آن طرفی! یک گروه به فیلم سینمایی مجوز می‌دهند، گروه دیگر جلوی اکران آن فیلم را می‌گیرند! این طرفی‌ها اجازه برگزاری کنسرت صادر می‌کنند، آن طرفی‌ها کنسرت را تعطیل می‌کنند!

آیا نمی‌شود به جای تاس ریختن چرتکه بیندازیم؟! مُراد من از چرتکه انداختن، رجوع به آمار است. ارزیابی آماری می‌تواند جایگزین نظریه‌پردازی فاقد مبنای علمی شود. 


🔸 کار دشواری نیست که جرایم جنسی را در کشورهایی که فضای فرهنگی بسته‌ای دارند با کشورهایی که فضای فرهنگی بازی دارند مقایسه کنیم. حتی آسان‌تر از آن، می‌توانیم این مقایسه را در دو استان کشورمان هم انجام دهیم. چند سال پیش یکی از روزنامه‌ها از قول معاون اجتماعی نیروی انتظامی نوشته بود بالاترین آمار «جرایم جنسی» در استان قم وجود دارد. من نمی‌دانم این نقل‌قول تا چه اندازه دقت و صحت داشت ولی اگر هنوز هم استان‌هایی که فضای بسته‌تری دارند آمار بالاتری از جرائم جنسی داشته باشند هر تحلیلگر منصف و دلسوزی نتیجه خواهد گرفت که محدودیت‌های بیشتر، فضای زندگی ما را امن‌تر نخواهند کرد.  یکی از معضلات جامعة ما این است که اطلاعات و آمار صحیح در اختیار کارشناسان و تحلیلگران قرار نمی‌گیرد.


🔸 من به‌عنوان یک روانپزشک مستقل نمی‌توانم به آمار اعتیاد، اقدام به خودکشی و انحرافات جنسی در کشورم دسترسی داشته باشم. نه الگوی زمانی این معضلات را دارم، نه توزیع جغرافیایی آن را؛ با این وضع چگونه می‌توانم تحلیل سبب‌شناسی درستی داشته باشم؟!



🔸 متأسفانه بسیاری از آمارهای فرهنگی، امنیتی انگاشته می‌شوند.در چنین شرایطی تحلیلگران نیز کاری جز «بازتولید سوگیری‌هایشان» نمی‌توانند انجام دهند. هر کدام از تحلیلگران، با تکیه بر سوگیری‌های خود نقطه‌نظری می‌دهد که نه بر مبنای حساب و کتاب آماری بلکه بر مبنای عواطف و عادات فکری است. اگر این آمار درست باشد که در چهل سال گذشته که جمعیت ایران دوبرابر شده است جمعیت زندانیان ایران ده برابر شده است و آمار مرگ و میر اعتیاد بیست برابر شده است و در حال حاضر آمار پرونده‌های قضایی ایران دو برابر پرونده‌های قضایی هندوستان (با جمعیت دوازده برابر ایران) است مدت‌هاست که زنگ خطر به صدا در آمده است.

ما باید به جای قصه‌ها به اعداد اعتماد کنیم


#دکتر‌محمدرضاسرگلزایی

#روانپزشک 


@drhesamfiroozi


قسمتی از گذشته که گاها سهم زیادی هم در اشغال فضای ذهن و روح داره باید رها بشه تا اتفاقات جدید و خوب بیافته .

این گذشته میتونه شامل خیلی چیزها بشه :

خاطرات بد از کودکی تا امروز

آدم هایی که باید ترک شون کرد

شغلی که واقعا دوستش نداری و داره عذابت میده (البته با حسابگری)

افکار و باورهای پوسیده و تاریخ گذشته

مسائلی که نمیتونی تغییرش بدی و مدام درگیرش هستی

رفتارهای اشتباه

آدم هایی که تو را عقب نگه می دارن

محدودیت هاو موانعی که برای رشد ساختی 

و خیلی چیزهای دیگه که در واقع زباله های تاریخ هستند و وقتشه با یک خونه تکونی راهی گذشته بشن و همونجا بمونن


وقت رشد و تحوله !


روح وحشی



آیا شما هم از طرفداران امید دادن هستید ؟

آیا فکر نمیکنید امید همیشه محرک نیست و ممکن است ما را به خواب خرگوشی برده و یا همانند افیون ما را غرق خوش خیالی کند ؟!


نه خودمان را فریب بدهیم و نه دیگران را .

بجای امید واهی دست به دامان این مراحل شویم :


1)  عیب یابی ریشه ای

2) پیدا کردن راه حل های مختلف

3) انتخاب بهترین راه حل عملی

4) اقدام برای حل مشکل



+واقع بینی با بدبینی متفاوت است  . خوشبینی هم با فریب کاری و امید واهی ...


ارزش فرهنگ و رشد هر جامعه، از احترام به حیوانات و طبیعت در آن جامعه یافت میشود

  مهاتماگاندی


+ اما چرا ؟!

این موضوع قبل از گاندی فقید از فرهنگ ذن و قبل از اون از حکمت بودا سرچشمه میگیره .

شاید بدون تحقیق بشه مدعی شد که این موضوع در ایران باستان بخصوص دوره ی اوج تمدن ایرانیان و هخامنشیان صدق بوده .

انسانی که به این حد از شعور رسیده که تمام موجودات زنده ارزش یکسانی دارند و فرقی بین انسان و حتی کرم خاکی در طبیعت و جهان هستی از لحاظ حقوق زندگی وجود نداره ...

انسانی که درک کرده که خودخواهی بشر و مزاحمت های او برای طبیعت و موجودات زنده از گیاه تا حیوان به حد غیر قابل وصفی رسیده ...

انسانی که شرمنده ی رفتار همنوعان خودش هست 

حتما حتما حتما به فکر جبران خواهد بود و اینگونه انسان ها به جامعه ای تعلق دارند که یک جامعه ی رشد یافته به لحاظ اخلاقی و فرهنگیست . جامعه ای که در اون ستیز برای زیر پا گذاشتن حقوق سایر موجودات در جهت منافع خودخواهانه ی فردی دیگه جایی نداره !

 

لب هایم

در انتظار بوسه هایت

پر تمنا

پر عطش

می لرزند

چونان بیدی در بادی که نمی وزد

ببار بر من

ببار بر پیکرم

ببار که در حسرت نمناکی تو

دریا ها را

کویرم

ببار ای باران

ببار 

 روح وحشی

+آه از احوال لب های خشک مردمان ایرانم 


رعایت تفکیک زباله تر و خشک 

تحویل زباله ی خشک و قابل بازیافت به مامورین شهرداری

استفاده بهینه از مواد غذایی و خرید و پخت به اندازه ی نیاز

نگهداری اصولی مواد غذایی و جلوگیری از فساد آنها

استفاده از کیسه ی زباله در خودرو و در طبیعت گردی ها

استفاده اصولی و مدیریت آب مصرفی و عدم اسراف 

 و ...

اینها برای زمین نیست . زمین به بقا خودش ادامه می دهد . 

اینها فقط و فقط برای خودمان است . 

برای فرزندانمان


به فکر خودمان باشیم.


+فرهنگ ذن چنان در تار و پود مردم ژاپن رخنه کرده که احترام به خود را در احترام به زندگی و احترام به طبیعت می دانند .

در شهری از کشور ژاپن . مردم داوطلبانه حتی بازیافتی ها را در سطل های تفکیک شده می ریزند .


متاسفانه هنوز برای بسیاری کلمه تفکیک زباله معنایی ندارد .

به امید آگاهی


لطفا بخاطر خودتان این پست را به اشتراک بگذارید .


🌹🌹🌹🌹🌹

 


دانلود کنید . بخوانید . بارها و بارها ... و هدیه بدهید . بارها و بارها و بارها ...

بخاطر شما  آپلودش کردم . حتما بخونیدش   :)


لینک دانلود 


هر وقت یکی پرسید چطوری ؟

گفتم شکر !

به خرابی حالم محل نذاشتم تا خسته بشه و بره

اینروزا اونقدر حال خراب روی سرم هوار شده که ترفند شکر هم دیگه جواب نمیده !

کاش دیگه کسی نپرسه چطوری ؟


روح وحشی

+زندگی در لحظه ی حال هم جواب نمیده بس که حال همه ی لحظه هام خرابن


فقط خودمون باشیم .

واکنشی نباشیم !

تظاهر نکنیم !

سعی نکنیم خاص باشیم 

یا فوق العاده

یا متفاوت 

وقتی خودمون باشیم حتما هم خاص هستیم هم متفاوت و هم فوق العاده !


شجاع باشیم

خودمون باشیم


فرص کن که چشم های من

هیچ تر نشد

خون دل خوردن را 

تکه تکه جا ماندن در جاده ها را 

بسوی نیمکتی زرد

 به نام ^انتظاری برای نیامدن ^

چه توانم کرد

فرض کن که شماره ات فراموش کند

 نمره گیره تلفن

با تماس های وقت و بی وقت دلم 

با مکالمه های مجنون وار زبانم

با سایه ات

چه کنم

فرض کن عکس های نیم رخ و تمام رخ و نیم قد و تمام قدت را

سپردم به رود پشت خانه ات

با کتاب کتاب تصویر زنده ات در خاطره ام 

چه کنم

بیا و بگذار من بمیرم به درد خویش

و بجای آن همه فرض های بی حصول

فرض کن که نیستم

و نبوده ام

به هیچ دیار


روح وحشی



هیچی سمج تر از یک عشق ناکام نیست .

تا آخر عمر عین سیریش بهت می چسبه و تا مرگ همراه و همدم توست .

پس باهاش نجنگ

ازش فرار نکن

پس اش نزن

Say welcome to your love



روح وحشی

+از خاطرات لذت ببر . دنبال تکرار شدن شون نباش

از اشک های اندوه و خجالت بازیکن مراکشی که در حساس ترین لحظات با گل زدن به دروازه ی خودش اشک های شوق به چشمان ایرانیان آورد ؛ ساده نگذریم !

اتفاقات و حوادث 

پدیده های زندگی

احساسات ما

همه و همه دو وجه دارند .

زیبایی در کنار نازیبایی

خوب در کنار بد

شادی در کنار اندوه 

و ...

وقتی جایی یک وجه را میبینید به آن فکر کنیم که وجه دیگرش الان کجا و بر چه کسی حاکم شده ؟!

هر کس در پی منفعت خود یا جامعه ایست که به آن تعلق دارد و این به خودی خود اصلا بد نیست . چیزی که مهم است این است که حواسمان باشد که وجه ناخوب آن نصیب چه کسی یا چه چیزی شده .

بد و خوب نسبی است و ارزش دادن به پدیده ها کار زندگی نیست .

این ما هستیم که تعریف میکنیم

اهداف را

اخلاق را

و بد و خوب ها را ...


ما خوشحالیم چون ایرانی هستیم

آنها اندوهگین هستند چون مراکشی هستند و دچار اندوه مضاعف یک اشتباه ناخواسته و سرنوشت ساز  . 

اشتباهی که ممکن است هر کسی در زندگی انجام بدهد . مغز  یک ماشین است و ذهن یک سیستم  .

ماشینی که تحت تاثیر عوامل زیادیست

ذهنی که شلوغ و در هم است 


به هم سخت نگیریم 

و به خودمان نیز


روح وحشی


شبکه های اجتماعی جای وبلاگ نویسی را گرفتن . نه همه جا ؛ فقط ایران .

چرا ؟

چون ما مردم طرفدار ضرب المثل هلو برو توی گلو هستیم .


کتاب pdf هم جای کتاب کاغذی را داره میگیره .

چرا ؟

کتاب در سبد خرید ما جایی نداره 

+البته من شخصا دلیل اصلیم سهل الوصولی pdf نسبت به کتاب کاغذی هست . دیگه عادت کردم . اما گرون بودن کتاب هم کار آدم را سخت میکنه . 

تقاضا که کم باشه طبیعتا عرضه با قیمت بالا و تیراژ کم خواهد بود .



ما مردم پر مدعایی هستیم که به جای رشد داریم با سرعت عقب گرد میکنیم .

اینترنت با لقمه های جویده جای تحقیق در کتاب خانه ها را گرفته .

هر چی هم میخونیم باور میکنیم .

باور راحت تره 

مسئولیتت را کم میکنه

باورم کن و دنبالم بیا

بقیه اش با من ...


روح وحشی

آدرس جدید


http://zemzemehayeroohevahshi.blogfa.com/