صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو



ارزش فرهنگ و رشد هر جامعه، از احترام به حیوانات و طبیعت در آن جامعه یافت میشود

  مهاتماگاندی


+ اما چرا ؟!

این موضوع قبل از گاندی فقید از فرهنگ ذن و قبل از اون از حکمت بودا سرچشمه میگیره .

شاید بدون تحقیق بشه مدعی شد که این موضوع در ایران باستان بخصوص دوره ی اوج تمدن ایرانیان و هخامنشیان صدق بوده .

انسانی که به این حد از شعور رسیده که تمام موجودات زنده ارزش یکسانی دارند و فرقی بین انسان و حتی کرم خاکی در طبیعت و جهان هستی از لحاظ حقوق زندگی وجود نداره ...

انسانی که درک کرده که خودخواهی بشر و مزاحمت های او برای طبیعت و موجودات زنده از گیاه تا حیوان به حد غیر قابل وصفی رسیده ...

انسانی که شرمنده ی رفتار همنوعان خودش هست 

حتما حتما حتما به فکر جبران خواهد بود و اینگونه انسان ها به جامعه ای تعلق دارند که یک جامعه ی رشد یافته به لحاظ اخلاقی و فرهنگیست . جامعه ای که در اون ستیز برای زیر پا گذاشتن حقوق سایر موجودات در جهت منافع خودخواهانه ی فردی دیگه جایی نداره !

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی