صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو


۸۷ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

نیچه تفاوت انسان و گاو را در این میدانست که گاو میداند چگونه در زمان حال و بدون ترس از گذشته و آینده زندگی کند ولی انسان نمیداند.


اروین یالوم 

درمان شوپنهاور 

Leonard Cohen – Everybody Knows



Everybody knows that the dice are loaded

Everybody rolls with their fingers crossed

Everybody knows that the war is over

Everybody knows the good guys lost

Everybody knows the fight was fixed

The poor stay poor, the rich get rich

That's how it goes

Everybody knows



Everybody knows that the boat is leaking

Everybody knows that the captain lied

Everybody got this broken feeling

Like their father or their dog just died


Everybody talking to their pockets

Everybody wants a box of chocolates

And a long stem rose

Everybody knows


Everybody knows that you love me baby

Everybody knows that you really do

Everybody knows that you've been faithful

Ah give or take a night or two

Everybody knows you've been discreet

But there were so many people you just had to meet

Without your clothes

And everybody knows


Everybody knows, everybody knows

That's how it goes

Everybody knows


Everybody knows, everybody knows

That's how it goes

Everybody knows


And everybody knows that it's now or never

Everybody knows that it's me or you

And everybody knows that you live forever

Ah when you've done a line or two

Everybody knows the deal is rotten

Old black joe's still pickin' cotton

For your ribbons and bows

And everybody knows


And everybody knows that the plague is coming

Everybody knows that it's moving fast

Everybody knows that the naked man and woman

Are just a shining artifact of the past

Everybody knows the scene is dead

But there's gonna be a meter on your bed

That will disclose

What everybody knows


And everybody knows that you're in trouble

Everybody knows what you've been through

From the bloody cross on top of calvary

To the beach of malibu

Everybody knows it's coming apart

Take one last look at this sacred heart

Before it blows

And everybody knows


Everybody knows, everybody knows

That's how it goes

Everybody knows


Oh everybody knows, everybody knows

That's how it goes

Everybody knows


Everybody knows


دانلود ترانه های لئونارد کوهن

ترجمه در ادامه ی مطلب 



هوشنگ گلمکانی درباره انتقادها از افت سطح فیلم های فرهادی: عده‌ای از مردم خوشحال می‌شوند که آدم‌های مشهور و موفق را به زیر بکشند 


گلمکانی در گفت و گو با یورونیوز درباره واکنش ها به فیلم آخر اصغر فرهادی گفت: اصلاً نمی‌دانم این بحث چرا مطرح می‌شود. یک فیلم‌ساز چند شاهکار ساخته و چند فیلم خوب. ما باید به روانشناسی اجتماعی جامعه خودمان هم توجه کنیم. در ایران پنجه می‌کشند به صورت آدم‌های موفق. انگار خوشحال می‌شوند او از نقطه اوج خودش پایین بیاید و حتی ساقط شود. بعد هم مسخره‌اش می‌کنند. این همان کاری است که مشهور شده به نخبه‌کشی. 


نخبه‌کشی فقط کار حکومت‌ها نیست. مردم هم چنین کاری می‌کنند. عده‌ای از مردم خوشحال می‌شوند که آدم‌های مشهور و موفق را به زیر بکشند و شاهد خفت و خواری آنها باشند. چون خودشان به جایی نرسیده‌اند یا ناکام مانده‌اند، ته دلشان می‌گویند چقدر خوب که فلانی هم زمین خورد. انتقام ناکامی خودشان را با شکست آدم‌های موفق می گیرند. 


اظهار این که چون این فیلم فرهادی در حد فیلم‌های سابق او نیست بنابراین مزخرف است، صرفاً ناشی از دغدغه‌های هنری نیست بلکه در روانشناسی اجتماعی ما هم ریشه دارد.


«همه می‌دانند» نامزد ۸ جایزه اسکار اسپانیا


فیلم استاد اصغر فرهادی در شاخه‌های بهترین فیلم، کارگردانی و  فیلمنامه‌ی اصلی (اصغر فرهادی)، ترانه‌ اصلی (خاویر لیمون)، بازیگر نقش اصلی مرد (خاویر باردم)، بازیگر نقش اصلی زن (پنه‌لوپه کروز)، بازیگر نقش مکمل مرد (ادوارد فرنادز) و بهترین تدوین (هایده صفی یاری) نامزد کسب جایزه از معتبرترین جایزه سینمایی کشور اسپانیا شده است.


"دنیایی که زن‌هایش پا به پای مردها کار می‌کنند – دکتر المیرا لایق"


+ وارد مغازه می‌شوم و یک سری استکان نعلبکی و قوری سبز رنگ اسباب‌بازی انتخاب می‌کنم.

– فروشنده می‌گوید: خانم صورتیشو ببرید دخترونه‌تره!

+ میگم: برا پسرم می‌خوام.

– با تعجب به من نگاه می‌کنه و می‌گه: اگر پسره ماشین بگیرید یا جعبه ابزار، هواپیما یا چراغ قوه. پسر که آشپزی نمی‌کنه.


🔸 با خودم مرور می‌کنم در دنیای که زن‌هایش پا به پای مردها کار می‌کنند مردهایش باید یاد بگیرند خستگی را با چایی از تن همسرشان درآورند. در دنیایی که زن‌هایش با مفهوم چک و قسط و وام عجین شده‌اند. شرم دارد مردهایش با دستور قورمه سبزی و ته دیگ ماکارونی بیگانه باشند. من برای فرزندم همسری قدرتمند آرزو می‌کنم زنی که تنها دغدغه‌اش نهار ظهر و شام شب نباشد.


🔸 زنی که تمام لذتش در خرید خلاصه نشود. زنی که سیاست را بفهمد، شعر ببافد، کتاب بخواند و از دنیای اطرافش بی‌خبر نباشد. برای آنکه پسرم شایسته چنان زنی باشد باید یاد بگیرد چای دارچینی درست کند. یاد بگیرد آشپزی کند. لالایی بخواند. نوازش کند و جملات عاشقانه بگوید.


🔸 دانیال سه ساله‌ام استکان اسباب بازی سبز رنگ را به طرفم می‌گیرد. من نگاهش می‌کنم و او می‌گوید: بخور چایی دارچینی برات پختم.


دکتر المیرا لایق – روانپزشک


‍ ‍ 

همه ی

 لرزشِ دست و دلم

 از آن بود

 که عشق

 پناهی گردد،


پروازی نه

 گریزگاهی گردد.

 

آی عشق آی عشق

 چهره‌ی آبی‌ات پیدا نیست.

 

و خنکای مرهمی

 بر شعله‌ی زخمی

 نه شورِ شعله

 بر سرمای درون.

 

آی عشق آی عشق

 چهره‌ی سُرخ‌ات پیدا نیست.

 

غبارِ تیره‌ی تسکینی

 بر حضورِ وَهن

 و دنجِ رهایی

 بر گریزِ حضور،

 سیاهی

 بر آرامشِ آبی

 و سبزه‌ی برگچه

 بر ارغوان

 

آی عشق آی عشق

 رنگِ آشنایت

 پیدا نیست.


+شعری از احمد شاملو در سکانس پایانی فیلم «بن بست» (1977) ساختهٔ پرویز صیاد به بهانه ی بی عشقی امروز و زادروزش


.

 بـاید فکر کنم کـه بچه ام را وارد چگونه دنیایى مى کنم، او به یک چشم به‌هم زدن به‌مدرسه خواهد رفت و کله اش پـر از دروغ هاى محض، و چـرندیاتى خواهد شد که در تمام عمرم سـعى کرده‌ام با آنها مبارزه‌کنم.آیا باید ناظر تبدیل تدریجی‌فرزندم به یک ابله  همـرنگ جماعـت شوم؟

 یـا بـاید میراث عقلى خود را به او بدهم؟!



میلان کوندرا 

مهمانى خداحافظى



@sahaja_yoga

■ مردجوانی را به نزد حکیم خردمندی بردند و گفتند : " ببین زنان دارند این پسررا خراب و فاسد می کنند". مرد خردمند سری تکان داد ، لبخندی زد و فریادبرآورد که : "این مردان هستند که زنان را خراب و فاسد می کنند ! هر نقصی در زنان باشد ، مردان باید تاوانش را بپردازند و آن نقص را در وجود خوداصلاح کنند – زیرا این مرد است که تصویر زن را برای خود می آفریند و زن تنها خود را با آن تصویر منطبق می سازد"...  

فردریش نیچه 

حکمت شادان 

 قطعه 68


+نقد مطلب :

به نظر می رسه این موضوع در اغلب زنان آن دوران صحت داشته اما امروز رفته رفته از درصد اون کاسته میشه و زنان بیشتری سعی دارند خود مستقل شون را نمایان کنند . هم برای خودشون و هم برای دیگران .

اما به هر حال بر حسب غریزه ی طبیعی که از پدران و مادران ما مانده زنان سعی در جلب مردان دارند ...

و نکته ی مهم دیگه ؛ موضوع تجربه ی زن سالاری نیچه بوده . مادر و خواهر و معشوقه اش سالومه چنان بر روح و روان نیچه تاثیر گذاشتند که او سخت ضد زن شد ...

نیچه بعنوان فیلسوفی فراتر از دوران نتوانست  تفکرات خود را از این تاثیر مبرا کنه و به هر حال لطمات روحی که خورده بود تفکراتش را آلوده کرد .

نیچه هم یک انسان بود .هر چند حرف از مرگ خدا و ظهور ابر انسان کرد ...



التیام دل های زخمی

آرامشی ابدی

پایان رنج ها و آرزوها

.

.

.

یک بوس کوچولو 


روح وحشی

+درود بر آقای بهمن فرمان آرا برای فیلم "یک بوس کوچولو " چیزی که شدیدا بهش نیازمندم .

++روایت فرشته ی مرگ و بوس کوچولو

گاهی دلت فقط یک بغل محبت می خواهد  .

بی منت

بی هیچ انتظار

صمیمانه

همدلانه

و پر از مهر و محبت و صفا


چیز زیادی نیست .

نادر هم نیست .

فقط گاهی نیست که نیست .

شاید سرنوشت تو اینگونه است .

شاید از همان ابتدا تخم مرغ شانسی ات پوچ بوده !!


روح وحشی

+سبد سبد ...


 مرگ نه تنها ترسناک و تلخ نیست بلکه میتونه شیرین و زیبا باشه .

حلال مشکلات

خود خود رهایی 


اما حیف که مرگی با چنین مشخصاتی در مقابل زندگی علم شده .

مرگ روبروی زندگی نیست .

مرگ متضاد زندگی هم نیست .

مرگ و زندگی قسمتی از یک چرخه هستند .

چرخه ی زمینی بودن ...


زندگی هم شیرین و زیبا نیست . زندگی پر از درد و رنج و محرومیته .

زندگی یک انتخاب نیست . اجباره ...

و همین اجبار و رنج و تلخی و ...مرگ را شیرین و لذت بخش و ناجی میکنه .

وقتی محرومی 

از هر چی دوست داری

از هر چی بهت لذت و شادی میده 

پس گور بابای زندگی و بوسه بر پیشانی مرگ ...


روح وحشی

+چشم در راهم ...


من از رقابت نمی‌ترسم. قضیه درست برعکسه. متوجه نیستی؟ من ازاین میترسم‌ که بخوام رقابت کنم؛ این چیزیه که من رو می‌ترسونه.


اینکه به طرز وحشتناکی طوری تربیت شده‌ام که ارزش‌های همه رو قبول کنم ، اینکه تشویق شدن رو دوست دارم ، و دوست دارم مردم با حرارت درباره‌ام حرف بزنند، دلیل نمی‌شه این کار درست باشه. ازش خجالت می‌کشم؛ حالم رو بهم می‌زنه. حالم از اینکه شجاعتش رو ندارم که یه هیچ کس مطلق بشم بهم می‌خوره. حالم از خودم یا هرکس دیگه‌ای که بخواد یه جوری جلب توجه کنه بهم می‌خوره ...


وقتی برای تو می نویسم خیلی کودن و احمق می شوم. چرا؟ بهت اجازه می دهم این مسئله را تجزیه و تحلیل کنی. فقط بیا این آخر هفته اوقات محشری داشته باشیم. منظورم این است که برای یک بار هم که شده, اگر امکان دارد, سعی نکن همه چیز را تا حد مرگ تجزیه و تحلیل کنی, مخصوصاً من را ..


سلینجر / فرانی و زویی

مترجم: میلاد زکریا



تو سرت نمیشه دلتنگی چیه منم که سراغتو میگیرم

تو که آزادی از فکر و خیال ولی من با فکر تو درگیرم

من دارم میمیرم از بی تابی عجیبه که قلبت آرومه

وقتیکه حالی نمیپرسی ازم ظاهرا تکلیف من معلومه

تو میتونی بی خیالی طی کن زجر این عشق باشه مال من

سخت بگیری به خودت مدیونی به درک که ریخت بهم حال من

فاجعه است رفتارت چه گرون تموم میشه واسه من

تو به استرس نیوفت من هستم به جهنم دلو احساس من

صخره داری توو سینت بجای دل نمیخوای کوتاه بیای حتی ی کم

تو که دل نمیسوزونی واسه من آخه دردامو باید به کی بگم

اینم از نگاه بی رحم تو که میگه به نبودنم عادت کن

یا بمون کنار من یا که برو منو از دست چشات راحت کن

تو میتونی بی خیالی طی کن زجر این عشق باشه مال من

سخت بگیری به خودت مدیونی به درک که ریخت بهم حال من

فاجعه است رفتارت چه گرون تموم میشه واسه من

تو به استرس نیوفت من هستم به جهنم دلو احساس من


علی سفلی

دانلود



پخته و کامل کسی است که هرگز در بی تصمیمی باقی نمی ماند و هرگز دچار عجله نمی شود.


آرتور شوپنهاور

در باب حکمت زندگی  






 آدمی هرگز از کسی که از خود خردتر میشمارد نفرت ندارد، بلکه هنگامی به کسی نفرت می ورزد که او را با خود برابر یا از خود برتر شمارد.
فردریش نیچه /فراسوی نیک و بد


+سگ مرده را کسی لگد نمیزند .


این طور بارم آورده بودند که بترسم

از همه چیز

از بزرگتر که مبادا بهش بربخورد؛

از کوچکتر که مبادا دلش بشکند؛

از دوست که مبادا برنجد و تنهایم بگذارد؛ از دشمن که مبادا برآشوبد و به سراغم آید...

راحتتان کنم؛ همه اش نصیحت بود؛ همه اش نهی. هیچکس هم نگفت چکار باید کرد. یکی هم از دستش دررفت گفت: "ای که دستت میرسد کاری بکن-پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار" وبلاخره نگفت چکار. این طور بود که هیچ چیزی یاد نگرفتم؛ از جمله مقاومت کردن را


همنوایی شبانه ارکستر چوبها

رضا قاسمی




دقت کردین ؟

بعضی ها را تا تحویل میگیری خودشون را میگیرن و دوری میکنن .

وقتی دوری میکنی اون وقت میافتن دنبالت و خواهانت میشن .


جل الخالق !

عجب جانوری هستیم ما !!!!


 روح وحشی 

+نگفتم دو پا چون کانگورو و شامپانزه و ...هم دو پا هستن و این ویژگی خاص ما نیست !



دوستم داشتی

دوستم داری

اما هیچوقت درکم نکردی 

هیچ وقت



روح وحشی

+اوهوم

++ مخاطب من لمس زمینی ندارد .


نمیدونم چرا از صبح الکی الکی خوشحالم ؟!

نه اینکه عادت دارم دنبال علت اندوه و شادی هام بگردم ؛ امروز مدام دنبال رد پای تو هستم !

فقط تو میتونی اینجوری خوشحالم کنی .طوری که حس میکنم سلول هام به رقص دراومدن !

رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست ...

روح وحشی

+ذهن ما سیستم عجیبی داره ...

++چرا امروز اینقدر خوشحالم ؟!

خیابان انقلاب



به دلیل مشغله فراوان دیر به دیر به خیابان خاطراتم سر می زنم اما هربار که می روم تکه ای از روحم جدا می شود و می میرد. کودکی من در این خیابان سپری شد از مدرسه که برمی گشتم ده تا کتابفروشی را سر می زدم و در هر کدام چند صفحه از یک کتاب را می خواندم آن روزها این گونه نبود که بچه ها از ترس تجاوز در خانه محبوس باشند. فروشنده ها وقتی می فهمیدند عاشق کتاب هستی کتاب را به تو امانت می دادند. 

بعدها کتاب فروش ، ناشر و کافه دار شدم  اما انقلاب به سرعت تغییر کرد اول طباخی ها و چلوکبابی ها و بقال و چقال فرهنگی شدند و به یکباره شدند کتابفروش و کافه دار در فاز بعدی پای فلافلی ها و پایان نامه فروش ها باز شد و یکهو حالم از همه چیز به هم خورد دست فروش های دیروز که ازشان مارکز و هدایت می خریدی و کتاب افست را با هزار ترس و لرز در یک روزنامه به دستت می دادند و تو حتی نمی توانستی کتاب را ورق بزنی تا چک کنی که صفحه سفید نداشته باشد تبدیل شدند به فروشندگان راز موفقیت و قورباغه را در ماتحتت کن و غیره!

بقیه هم برای گذران معیشت درسی فروش شدند یا مغازه خود را به صورت غرفه ای به ده نفر اجاره دادند تا از سی دی پورن ، عینک ری بن و عطر ماه تولد تا سمنوی عمه لیلا و کتاب بی شعوری را در کلاژی ناهمگون به خلق الله سنده مال کنند. 

صف های جشنواره فجر سینما سپیده و بهمن جای خود را به BRT داد و جوانکی که تا دیروز از مغازه ها کتاب بلند می کرد امروز مسئول بررسی شعر در یکی از موسسات انتشاراتی شده است و همین خاطرات را در اینستاگرام برای مردم بازگو می کند و در زیر پست کاربری می نویسد: استاد همین که با صداقت از عشقتان به کتاب گفتید عرزشش بیشتر از اختلاصگران کثافط است! 

دیگر کتاب هایی که دوست دارم در انقلاب پیدا نمی شود باید بروم به عروسک فروشی ها تا یک گلدان کاکتوس ببینم با عکس راجرواترز یا دیلدو با شعری از مولانا و فروشنده که می خواهد راهنمایی ام کند : چه کتابی می خوانید؟ فلسفه  را دوست دارم.

تهوع را خوانده اید؟! بالا می آورم و می دوم به سمت آش فروشی نیکوصفت تا ابراهیم را ببینم و  باقی روز را با جوک گفتن تمام کنم!


محسن الوان ساز 


الوان ساز در اینستاگرام: 

https://www.instagram.com/mohsen.alvansaz


استعفای دسته جمعی نمایندگان استان اصفهان جدیدترین استعفای نمایشی و سمبولیک نمایندگان است .

 استعفاهای دسته جمعی پیش از این نیز چندین بار رخ داده اما درنهایت تنها درحد یک تهدید باقی مانده و این نمایندگان تا پایان دوره تشریف خواهند داشت ...

نمایندگانی که صدها میلیون تومان برای ورود به مجلس هزینه می کنند، به راحتی عطای کرسی بهارستان را به لقایش نمی بخشند !



+ماشاالله ملت ایران کلهم الاجمعین هنرپیشه تشریف داریم .

و شیفته ی نیمه تمام رها کردن امور هستیم .

نمونه و دموی هر چیز را ارائه میکنیم !

++نمایندگانی که میلیاردها از مملکت را ...می زنند که به این راحتی بای بای نمیکنند .

+++ما رو گرفتید رفقا ؟!

اوج عبادت را ، در رقص زنان عشایر،بعد از بارش باران دیدم.

نیایش یعنی شاد زیستن.


محمد بهمن بیگی




حرف هایی برای نگفتن را میگویم !

آیا شما هم حرف هایی برای نگفتن دارید ؟

حرف هایی آنقدر تلخ و خصوصی که توان گفتن شان را نداشته باشید .

حرف های آنقدر پراهمیت را که می دانید با گفتن شان هیچ اتفاق مهمی نخواهد افتاد مگر آنکه با لب های بسته ...با دست های باز ...بگوییدشان !



چقدر زندگی تلخ و رنج آور شده . آنقدر که گفتن از زیبایی زندگی فانتزی خواب های طلایی را هم به سخره میگیرد ...



روح وحشی

+رنج ...رنج ...رنج ...

هفت تپه

دبستانی در اصفهان

کانکس های له شده در سرپل ذهاب

گورهای زنده خواب

دنده های کودکان یمن

درویشان 

خط فقر 4 میلیونی و حقوق 1.2 میلیونی کارگران

و ...

زندگی هیچ شیرین نیست ...

هیچ

و کرور کرور تلخ ...

دم گاراژ بودم یارم سوار شد
دل مسافرین به حال من کباب شد


میرم توو شهر میگردم

پی دلبر میگردم

اگه دلبر نبود

پی همسر میگردم 😆


اصغر فرهادی: زیر نویس فارسی «همه می دانند» را به ناچار خودمان منتشر کردیم/ بعد از انتشار در اینترنت نمی خواستیم فیلم با زیرنویس های متفرقه دیده شود/ در داخل ایران با خیال راحت فیلم را ببینید/ نگرانی تهیه کنندگان گسترش لینک های دانلود به خارج ایران است 



🔹فرهادی در گفت و گو با شرق گفت: در سفرهای متعددی که به اسپانیا داشتم، متوجه شدم ساخت این فیلم به طوری که در ایران هم قابل نمایش باشد، شدنی نیست. قراری با خودم گذاشته بودم فیلم را هر اسپانیایی هم که ببیند، احساس نکند یک غیراسپانیایی سازنده آن است. این در واقع یک چالش بود. بنابراین دیدم اولین تصمیمی که باید بگیرم این است که آیا این فیلم در ایران اکران رسمی بشود یا نه؟ و به دلایل بسیار، دیدم بهتر است ذهنم را گرفتار این موضوع نکنم حتی به قیمت اینکه فیلم در سینماهای ایران روی پرده نرود و به ذهنم رسید که می‌توان فیلم را با کیفیت بالا در فضای مجازی منتشر کرد. این از تصمیمات اولیه بود. 


🔹برنامه‌ریزی برای نمایش «همه می‌دانند» در ایران این بود که فیلم را بعد از اکران آمریکا؛ یعنی چند ماه دیگر، به طور رایگان با زیرنویس روان و مورد تأیید روی اینترنت بگذاریم اما اتفاقی که افتاد این بود که از دو هفته پیش و با توزیع رسمی دی‌وی‌دی و بلورِی فیلم در فرانسه ممکن است فیلم روی اینترنت منتشر شود و برنامه‌ریزی قبلی ما را به‌هم بریزد. به همین دلیل زیرنویس را سریع آماده کردیم که اگر فیلم غیرقانونی آمد، لااقل با زیرنویس درست دیده شود. ما به‌ناچار فایل زیرنویس را روی اینترنت گذاشتیم تا مانع انتشار زیرنویس‌های متفرقه شویم.


🔹فرهادی درباره بیانیه روابط‌عمومیش پیرامون نارضایتی و مذمت انتشار نسخه قاچاق گفت:  در آن بیانیه گفته شده تهیه‌کنندگان، نه سازندگان. به‌هرحال وقتی این اتفاق افتاد به نظر نمی‌رسید با توجه به سرعت انتشار لینک‌ها کاری بشود کرد و تصمیم من این بود که علی‌رغم برنامه‌ریزی که برای چند ماه بعد شده بود که فیلم منتشر بشود، اعلام کنیم که هرکس خواست فیلم را ببیند، اما تهیه‌کننده‌ها این میزان از گستردگی لینک‌ها در اینترنت را که دیدند برایشان خیلی نگران‌کننده بود. تماس گرفتند و خواهش کردند که روابط‌عمومی فیلم در ایران از قول آنها انتشار فیلم را غیرقانونی اعلام کند که فیلم انتشارش به بیرون از ایران گسترش پیدا نکند. 


🔹دو شبکه ماهواره‌ای فیلم را غیرقانونی پخش کردند که البته پخش‌کننده آمریکا در مورد آنها اقدام حقوقی‌اش را شروع کرده است.


🔹درداخل ایران است که چون حقوق پخش آن متعلق به من است با وجود اینکه فیلم زودتر منتشر شده، نه‌تنها با دیده‌شدنش مشکلی ندارم، بلکه باعث خوشحالی من است که مردم فیلم را ببینند. بخش دوم اما مربوط به بیرون از ایران است و حق پخش فیلم متعلق به پخش‌کننده‌های آن کشورهاست که بعضی‌شان فیلم را سال گذشته پیش‌خرید کرده‌اند. اینکه این لینک‌ها بیرون از ایران هم امکان دسترسی به فیلم را فراهم کرده چیزی است که باعث آسیب به اکران دیگر کشورها می‌شود.


🔹داخل ایران با خیال راحت فیلم را ببیند. فقط امیدوارم که دانلود فیلم به خارج از ایران گسترش پیدا نکند. وقتی این لینک‌ها روی اینترنت می‌آید دیگر فقط محدود به ایران نیست. در بسیاری از کشور‌های دیگر که فیلم هنوز اکران نشده برای همه در دسترس است. امیدوارم کسی فیلم را به زبان‌های دیگر زیرنویس نکند، اما دیدنش در ایران باعث خوشحالی من است.






اکنون کجاست ؟!

چه میکند؟!

کسی که فراموشش کرده ام



بهترین مچ ...

مست و دیوانه !

مولانای جان چرا کم لطفی کرده و دنبال یه عاقل میگشته تا ما را ببرد خانه ؟!

کی بهتر از مست میتونه دست دیوانه را بگیره و هم قدم اش بشه ؟

 کی بهتر از دیوانه میتونه از تلو تلو خوردن دماغی و جسمانی یک مست فردا صبح توی شهر جار نزنه ؟!


بی خیال ...

ما از عهده ی هم برمیایم .

لطفا عاقلان به حریم ما ورود نکنن .

یعنی کلا ورود عاقلان ممنوع !


روح وحشی

+عقل زیادی به جنون نزدیکتره تا دیوانگی !


++مستی ؟

اوهوم

چی خوردی باز ؟

گول 

گول؟!

گول چشماتو 

مست توام

تو