صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو


"بیگانه درون"



اغلب ما تصور می کنیم که آنچه رفتار و زندگی ما را اداره می‌کند تصمیم‌گیری های ماست. فکر می کنیم که ما برای روز و هفته و عمرمان آزادانه تصمیم می‌گیریم و بعد این تصمیمات را اجرا می کنیم. چنین تصوری به این دلیل است که از وجود قدرت های مافوقی بنام "پیش فرض ها" غافلیم. 


🔹 پیش فرض، تصوری است که در ذهن ما جا گرفته و همواره ما را به نوع خاصی از نگرش و رفتار وا می دارد. پیش فرض ها پیوسته در پس زمینه ذهن ما حضور دارند و احساسات و افکار ما را کنترل می کنند. آنها ارباب هایی هستند که در درون ما زندگی می کنند و فرمان آنها همواره حلقه ای بر گوش ماست. پیش فرض های ما نقشی اساسی در تعیین رفتار و نوع زندگی ما دارند با این حال خود آنها برای ما چنان مسلم و بدیهی هستند که کمتر به آنها توجه می کنیم.


🔹 مثلا پیش فرض بعضی از ما این است که "دنیا جای کار کردن و انجام وظیفه است" و لذا فکر می کنیم باید از صبح تا شب بی وقفه کار کنیم و شاید استثنائا تفریحی هم داشته باشیم. پیش فرض بعضی دیگر این است که "من مسوول رفع مشکلات همه  افراد خانواده ام هستم. هر مساله‌ای که روی بدهد منم که باید حلش کنم". پیش فرض بعضی این است که "من باید ایده آل و بی نقص باشم و سر زدن هر خطایی از من، گناهی نابخشودنی است". برخی دیگر هم فرض می کنند که این دیگران هستند که باید درباره بدی و خوبی رفتارهای آنان تصمیم بگیرند یا ارزش و بی ارزشی شان را تعیین کنند... 


🔹 پیش فرض ها عمدتا در کودکی از سوی محیط بر ذهن ما تلقین می شوند و با ابزار ترس و سرزنش به حکومت خود بر ما ادامه می دهند. به این ترتیب ما هیچ‌وقت به افکار و تصورات خود شک نمی کنیم و  فکر نمی کنیم که می توان به شکل دیگری هم زندگی کرد. پیش فرض ها به شکلی خاموش و ناشناخته بر ما حکومت می کنند و تا آخر عمر دنیای ما را در تنگنای تصورات خاصی، نگه می دارند. آنها مانع تغییر و باعث رنج و فشار هستند و از ما ربات هایی خودکار و مجبور می سازند. شناخت و نقد پیش فرض های خود یک گام بزرگ بسوی آرامش و آزادی است.


 (برگرفته از کتاب

 "بیگانه درون"

نوشته: ساسان حبیب وند)




@sahaja_yoga



+اشو از اینها بعنوان شرطی شدن یاد میکرده .


++قالب های ذهنی که فرهنگ و جامعه و خانواده و دین و ایسم ها برای ما ایجاد میکنند و میشن سیستم عامل ما !

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی