صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو



حالا دیگه یه جوری شده که میاد منو بغل میکنه و سرم را میذاره روی سینه اش ...


گذر زمان خیلی چیزها را عوض میکنه . 


روح وحشی

+پسرم قدش حدود 2 متر شده . نگاش میکنم و از اینهمه زیبایی که در او جمع شده لذت میبرم و مدام قربون صدقه اش میرم .


++ وقتی به قد و بالای تو هم نگاه میکردم . وقتی روبروی من راه میرفتی . توی دلم قربون صدقه ات میرفتم . 

قدت بلندتر نشده و نخواهد شد اما هنوزم از این دور دور و یواشکی قربون صدقه ی تو هم میرم ... پس حسودی نکن 😉


+++زندگی بی عشق و موسیقی و کتاب و قهوه و سفر مساویست با زهر مار ...


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی