صدایم کن
بند _ دلم بند است
به صدایت
وقتی میخوانی ام ماه من
...
تو باشی
و من باشم
و رفتن ..
من بپرسم کجا می رویم
و تو بگویی
" داریم میریم کوه ؛ شکار آهو "
و بخندی و چشمک بزنی
و قند در دلم آب شود
و تلخی های زندگی
از یادم برود
و باز زندگی کنم
نزیستن هایم را
در اینهمه مردن ...
روح وحشی
+این زندگی نیست . مرگ تدریجی است زیر شکنجه ی نبودن ها..