صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو



اولش نامحسوسه . خودتم نمیفهمی . 

اما یک زمانی می رسه که میبینی انگار حالت بهتره . خیلی بهتر !

برمیگردی و عقب را نگاه میکنی .

میبینی اوه ! کلی دنده عقب اومدی و خودتم نفهمیدی . 

لابد خوابم برده بوده . به خودت میگی !

آخیشی میگی و اینبار خودت شخصا و راسا و با عزم جزم دنده عقب می ری .


عجب حالی میده تنهایی .


بعد یک مدت اما دیگه این واژه را نمیشناسی .

انگار از دایره ی لغاتت حذف شده !


روح وحشی

+منظورم عزلت و انزوا نیست .

کنار آدما هستم . اما نه با آدما هستم نه دیگه میخوام باشم .

اما اگر لازم باشه ... 

دیگه بقیه اش ریا میشه اگه بگم 😉

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی