صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو


رباعی شعر زیر را لطفعلی خان زند دربارهٔ شکست‌هایش از آغا محمدخان سروده‌است:

یا رب ستدی ملک ز دست چو منی





دادی به مخنثی، نه مردی نه زنی

از گردش روزگار معلومم شد


پیش تو چه دف‌زنی چه شمشیرزنی



+دور دوره اخته هاست لطفعلی خان / جنس سوم / لطععلی خان 

نظرات  (۲)

شام شب استخونه
استخاره کن
مادر ریشه های شیشه ای
شیرازتو بخون
بیا شب خونه لطفعلی خان
رودخونه گریه داره چش به راس
باغای غرق
قایقای قاق
قالی های دار
روی کاشیای شرق
چرا چون شبیه شیهه روی اسب مرده
خاصه وقتی خش رو بهار ماس لطفعلی خان
کاتبیم
خوابهای خط خطی
روی شاخهای شب
پشت پردههای درهمیم
همین؟
کمین کرده بازم زمین
گریه کن
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
تفنگ در دهان خدا
پشنگ بر ناخن خلق مردد
در کوچه طاعون زوزه میکشد
و باد از تیفوس حامله است
درختان مات مرثیه خوان خواهران خویشند
خاک خراب خون و
بد عربده بر مرگ و تیرگی گسترده
مصیبت معصیت
معراج های َمْعَوج
دخیل به خیل خامهایُ مَعرج
کباب گربه و سگ
قحطی تیز تیره تیره میکنه زمان و
دوباره قاقاجاجار تاتاریده آسمون
جدا از این دس به سینه ها
ببین تاول چشو بشین رو مغز پینه ها
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
دور دوره اخته هاست لطفعلی خان
لطفعلی خان بوالهوس
زن و بچه ات بردن طبس
طبس کجا؟ تهران کجا؟
بازم صدای نی میاد
آواز پی در پی میاد
لطفعلی خان مرد رشید
هر کس رسید آهی کشید
مادر خواهر جامه درید
لطفعلی خان بختش خوابید
بازم صدای نی میاد
آواز پی در پی میاد


لطفعلی خانم کی میاد؟
روح و روانم کی میاد ؟


اینجا را ببینید
http://asremardom.blogfa.com/post/325

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی