اصلاح شد
من از شام آدینه بیزارم
از این شب های تنهایی
من از می
من از مستی
من از خفتن
بر این بالین سرد و نمناک بیزارم
بیا امشب بمان اینجا
مرو تا نیمه شب بیرون ز خانه
بیا تا سر بر سینه ی تو
کمی رویای شیرین من ببینم
من از اینهمه تلخی
من از اینهمه طعم گس بغض
بیزارم
بیا تا بوسه باران ات کنم من
تو را مست از می ناب نوازش هایم کنم من
مرو بیرون ز خانه
بمان اینجا
بمان اینجا
روح وحشی
پ.ن.
شیرین لبی
شیرین تبار
مست و می آلود و خمار
مه پاره ای بی بندوبار
...
یاران هوار
مردم هوار
از دست این بی بندوبار
از دست این دیوانه یار
از کف بدادم اعتبار
می میزنم
جام پیاپی میزنم
هی میزنم
هی میزنم
هی میزنم بی اختیار
...
کندوی کامت را بیار
در کام بیمارم گذار
تا جان فزاید کام تو
بر جان این دلخسته بشکسته تار
...
بخشی از آواز مه پاره - همای