صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو



گفتم : ای فرشته بمان

گفت : ماندن ندانم که من عمری یک روزه دارم

گفتم : همان یک روز را با من بمان

گفت : کنار تو مردن نتوانم 

گفتم : بمان که من از حق تعالی ماندن ات نیاز  کنم

گفت : حق به تو پاسخ دهاد اما من ماندن نتوانم

گفتم : راست بگو چرا

گفت : خود نیز ندانم . نه ماندن توانم و نه ماندن و مردن 

گفتم : دردت چیست بگو شاید از من کاری شاید

گفت : 

آه هیچ نگفت ...

هیچ 

با خود گفتم : بوسیدن لب یار در فراق خوش تر آیدش تا در جنون وصال !

و ما را آن به وجد آرد که فرشته را خوش تر ؛ پس به رفتن اش رضا دادیم  ...


روح وحشی

پ.ن. بی ربط نامه :


خیلی از آدم ها فراموش نمی کنند،
فقط نقشِ آدمِ فراموش کرده را خوب بلدند بازی کنند!
 آنا گاوالدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی