صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو


می گذرد اینروزها

می گذرد

و روزی نه چندان دور

خواهی خندید به سخره

 به اندوه نشسته بر چشمان ات

به اشک هایی که بی وقت

می غلطیدند بر گونه ها 

و کویر ترک خورده لبانت

این جهان رفتنیست

و هر آنچه در اوست

و من نیز

و تو نیز

دل مبند به هیچ

دل مبند

و هنوز چیزی شبیه پنجه هایی سترگ

چنگ می زنند

چنگ می زنند دل ام را

پاهایم از آن من نیستند

زمان را گم میکنم

دیروز های پوسیده

و امروز و فرداهای کال را

مبدا تقویم من

هجرت شوق است

از شهر نگاهم به ناپیدا

مبدا تقویم من

تولد حسرت بوسه هایی است پاک

بر گونه های تب کرده ام

خسته م از نقاب لبخند

از اینکه بگویم حال من خوب است

حال من بد است

بدتر از بد

میسوزم از درون

ذوب میشم بر این لحظه های لجوج

و شهوت نوشتن از عشق

سیراب نمیشود هرگز

مینویسم و می نویسم

تا خون بچکد از انگشتانم

با خود زمزمه می کنم

چه خوشبخت بودم

اگر مرا آنگونه که میخواستم

میخواستند

مهربان و استوار

نه هوسناک و پر از خودخواهی

و چه غم انگیزست این هجر جهنمی

چه غم انگیزست

در لب آب زیستن و تشنه بودن

چشمه ی عشق را جوشیدن

و در حسرت قطره ای سوختن

سوختن

سوختن تا مرز مرگ

و نرسیدن به انتها

بگذر از من زندگی

من دیریست که گذشته ام از تو

و مردمانت نیز از من

میشنوی غریو سهمگین مرگ را

بگذار بروم

مرا میخواند

مرا میخواند

 

روح وحشی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی