صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو


۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ana» ثبت شده است

برای ساختن فرزندان، باید نخست خویشتن را بسازی. در غیر این صورت، فرزندان را برای نیازهای حیوانی، فرار از تنهایی یا پر کردن چاله‌های وجودت پدید آورده‌ای. وظیفه ی تو به عنوان والد، تنها ساختنِ خودی دیگر نیست، بلکه چیزی برتر است، چیزی همانند آفریدنِ یک آفریننده.   


وقتی نیچه گریست

اروین یالوم 


+چقدر ابن متن به واقعیت نزدیکه .

ما فرزند می آوریم تا ا. تنهایی و حس پوچی و بیهودگی فرار کنیم .

و به جای تربیت و پرورش او تنها سعی میکنیم چاله های وجودی و عقده ها مان را تغذیه کنیم .

پیش از آنکه خودمان را بسازیم دست به آفرینش می زنیم .

چه جنایتی است چنین زادنی !

و چه حماقتی ...


++روزی اگر جرئت کنم با چشمانی مملو از شرمندگی و تاسف به چشمان زیبای پسرکم نگاه خواهم کرد تا خود گویا باشند که چه سان از حماقت خود پشیمانم ...

نه دنیا جای مناسبی برای اوست و نه من سزاوار  این مسئولیت بزرگ بودم .


+++شاید بگویید که زیادی سخت میگیرم . بله همینطوره . من همیشه زیادی سخت گرفتم الا در فرزند آوری ! حس مادر شدن چنان  در من به نیازب قوی تبدیل شده بود که نتواستم در مقابلش خم نشوم !

نیاز به مصرف شدن 

نیاز به پر شدن

نیاز به آفرینش

نیاز به بزرگ شدن

نیاز به مادر شدن ...