صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو


۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اخلاقیات» ثبت شده است

بخشی از کتاب پشت پرده ریاکاری


دن اریلی؛ روانشناس و متخصص اقتصاد رفتاری



🔹«قفل» برای این روی در قرار داده شده که آدم درستکار را درستکار نگه دارد!


🔹یک درصد از مردم ریاکار و دزد هستند!!، اینها به‌دنبال بازکردن قفل‌ها و دستبرد به خانه‌ها هستند.  و یک درصد از مردم نیز همیشه درستکار هستند!! و تحت هیچ شرایطی ریاکاری نمی‌کنند!


به این کودک نگاه کنید!!!

یک جوجه در دست چپ و پولی در دست دیگرش و چشمانی که معصومانه و مضطرب طلب یاری میکنند ...

بخوانید داستان این کودک هندی را :


🔸 کودک هندی در شمال شرق کشور در Sairang منطقه Mizoram در حال دوچرخه سواری بود که ناگهان با دوچرخه، جوجه مرغ همسایه را زیر گرفت.


🔸 این پسربچه مرغ را در دست گرفته و با پولی که داشت به بیمارستان نزدیک خانه رفت و از دکتر خواست تا مرغ را درمان کند.


🔸 عکسی که از وی و داستانش در بیمارستان گرفته شد، به سرعت وایرال شده و در ساعات اولیه 7 هزار کامنت برای عکس منتشر شد و بیش از 73 هزار بار به اشتراک گذاشته شد.


@drhesamfiroozi



+چیزی که در کودکی می آموزیم هرگز از خاطرمان نخواهد رفت .

احساس مسئولیت بزرگترین هدیه ای است که میتوانیم به فرزندانمان بدهیم .

چیزی که بسیاری از ما بسادگی از آن میگذریم و پا روی وظایف انسانی و اخلاقی میگذاریم .

صد البته قبل از آن هوشمندانه آن را برای خود توجیه کرده ایم هر چند با بهانه های واهی !


++متن با امانت داری ترجمه شده . منابع اصلی را چک کردم . خبر مربوط به دیروز هست . 3 آوریل2019


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...

می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو

پیش نوشت :

لطفا با دقت بیش از یک بار بخوانید و به موارد مشابه در مورد خودتان فکر کنید . آیا پیش نیامده که سهمیه بندی در شما ولع و طمع بر انگیزد چنانکه حتی حق دیگری را از آن خود کنید و یا به مشکلات دیگران بیتفاوت بشوید ؟

بر خلاف بسیاری من معتقدم در جوامع غربی بخصوص اروپا اخلاقیات بیشتر مشهود است .

با آگاهی از پیامدهای ابهام آینده و نگرانی رفع نشدن نیازهایمان میتوانیم بیشتر خودمان را شناخته و مراقب رفتارمان باشیم ...




💡ابهام آینده و اخلاقی زیستن


🔹در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روان‌شناسان اجتماعی فرانسوی با همکاری یک مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یک مرکز شبانه روزی تأسیس کردند. در این مرکز، نوجوانان ۱۲تا ۱۹سال آموزش می‌دیدند و زندگی می‌کردند. مدّت یک سال همه چیز به صورت عادی جریان داشت و آزمایش‌های مختلف کمی و کیفی بر روی آنان انجام گرفت. در طول این یک سال، هر نوجوان سه وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعده‌ها، ۸۰۰گرم غذا می‌خورد. پس از یک سال به تدریج و آگاهانه شایعه کردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانه‌روزی، ممکن است غذا به لحاظ کمی و کیفی جیره‌بندی شود. شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰گرم به ۱۲۰۰گرم افزایش یافت. هنگامی که عملاً جیره‌بندی را آغاز کردند، مصرف غذا از ۱۲۰۰گرم به 1500گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند که در شبانه روز بیش از ۵کیلوگرم غذا می‌خوردند. دلیل افزایش مصرف این بود که نوجوانان آیندۀ خود را مبهم می‌دیدند.


🔹هنگامی که مرکز شبانه‌روزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یکدیگر تعارف می‌کردند و نسبت به یکدیگر رابطه‌ای مبتنی بر نیکوکاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی که شایعۀ کمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یکدیگر کمتر شد. در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و.. به مرور زمان کمرنگ گشت.


🔹آتیۀ مبهم افراد از نظر مالی، شغلی و.. آستانۀ اخلاقی را کاهش می‌دهد. به طور مثال، در جامعه‌ای که همۀ افراد با هر تخصصی می‌توانند شغلی داشته باشند، کارشکنی، حسادت، تهمت، سخن‌چینی، چاپلوسی و.. کمتر است. به طور کلی در جامعه‌ای که نیازهای اساسی انسان‌ها در آن تأمین می‌شود، افراد بر پایۀ موازین اخلاقی زندگی می‌کنند.


 دکتر مصطفی ملکیان،سخنرانی «اخلاق و آسیب‌های اجتماعی» بهمن ماه ۱۳۸۷


از خیلی پیش ، شاید از نوجوانی ، اخلاقیات و رعایت اصول اخلاقی یکی از دغدغه هام بوده تا جایی که شد یک باید و معیار سنجش . یک خط کش تا بگم کی رفتار و افکار و انسایتش در مسیر درسته و کی منحرف شده .

اما چند سالی هست که موضوع را عمیق تر میبینم . 

شاید من تحت تاثیر باید و نبایدهای اخلاقی و حتی خود برتربینی دچار اشتباه هستم !

اینجا بود که جامعه شناسی ، روانشناسی ، زیست شناسی و البته خودشناسی به کمکم اومدند .

مطالعه ی مذاهب و ادیان و حکمت بودا و ذن و  هندوئیسم و ... هم نگاهم را بازتر و بازتر کرد .

مطالعه روی آسترولوژی طی چند سال اخیر هم بی تاثیر نبود .

نهایتا رسیدم به اینجا ...

جبر و اختیار  

اخلاقیات

انسان

زندگی

موجودات

ارزش ها

باید و نبایدها

حقیقت و واقعیت

عشق و دلبستگی

میل و آرزو

و نیاز

عبارات و واژگانی هستند که بیشتر ساخته ی ذهن ما هستند تا کنترل بیشتری روی حیات خودمون داشته باشیم اما حالا اونها دارن ما را کنترل میکنن !

شدیم ملعبه ی دست کلمات و حاضر نیستیم بپذیریم که اصولا مدام دچار اشتباهات فاحشی هستیم که اجتناب ناپذیرن !

اجتناب ناپذیر !

اما در آخر میخوام یک مطلبی در مورد رابطه ی اخلاقیات و نیازهای اولیه بگم .

در جامعه ای که نیازهای اولیه برآورده نشده حرف از اخلاقیات یک موضوع لاکچری و حتی فانتزیه !


روح وحشی