صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو


۲۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تلنگری به روح وحشی» ثبت شده است





1⃣با کرۀ زمین و تمامی ساکنانش با احترام رفتار کنید.

2⃣به روح بزرگ نزدیک بمانید.

3⃣برای همنوعان خود احترام وافر نشان دهید.

4⃣برای سود تمامی نوع بشر با هم کار کنید.

5⃣هر جا که نیاز باشد یاری برسانید و مهربانی کنید.

6⃣آنچه را که درست می پندارید انجام دهید.

7⃣به سلامت ذهن و بدن توجه داشته باشید.

8⃣بخشی از تلاشهای خود را وقف خدمت به عموم کنید.

9⃣در تمامی لحظات راستگو و صادق باشید.

و 10  مسئولیت کامل اعمال خود را بپذیرید.




+اتصال طبیعت و حفظ اون یکی از راههای خوب زیستن ه



عدم صداقت و روراستی با خودمون 



 و بعد با دیگران !


روح وحشی

+آزادی خطرناکه چون مسئولیت میاره .

مسئولیت انتخاب 

انتخاب اونچه که میخواهیم باشیم !


گاهی بهتره که یک لیست از چیزها و کسانی که ذهن و انرژی و وقت تو را میگیرن اما هیچ نقشی در امروز و آینده ی تو ندارن تهیه کنی و با خوشحالی یکی یکی اونها را خط بزنی !

مثل 

کودکی و گذشته های دردناک

دلخوری ها و عصبانیت ها

عشق و معشوقی که دیگه نیست 

کاری که از دست دادی

آدمی که حذفش کردی

موفقیت های گذشته 

انتقام و کینه

عقاید و باورهای پوسیده و مزاحم

و خیلی چیزهای دیگه که مثل خوره ذهن و انرژی وقت تو را میخورن


با خط زدن روی اونها و یک خانه تکانی حسابی میشه با انرژی های پاک و ذهن پاک تر روی امروز  متمرکز شد !

پس بلند بگیم :

تو دیگه دغدغه ی من نیستی . تو دیگه برام اهمیتی نداری . تو دیگه توی زندگی من جایی نداری . تو به گذشته تعلق داری .

پس بای بای مزاحم !


روح وحشی

+موفق باشیم 😉



آدما بدون رویاهاشون جسم متحرکی بیش نیستن.

مهم نیست چند سالته و در چه شرایطی هستی . همیشه یک کاری هست که بتونی انجام بدی تا یک قدم بسمت رویاهات بری .

میدونی جالبیش کجاست ؟

هر قدم ، قدم بعدی را هم با خودش میاره .

فقط سعی کن خودتو باور کنی .

اعتماد بنفس و خودباوری را چاشنی رویاهات کن و برو جلو

آها یه چیز دیگه !

هرگز منتظر تشویق و انرژی مثبت از بیرون نباش . میدونی چرا ؟

چون مردم ما عادت دارن که بگن :

نمیشه

نمیتونی

وا چه حرفا !

یه نگاهی به آینه بنداز

تا حالا سری به شناسنامه ات زدی؟

تو رو چه به این غلط ها و ...


پس بی خیال دیگران و با اتکا به همت خودت کارت رو بکن !


روح وحشی

+ رویا جون بپر توی بغلم  ؛-)


زمان دشمن نیست تا بر آن غالب شد  . زمان متفقی است که باید صبورانه با آن کار و مشارکت کرد .


پس زمانی به موفقیت عظیم دست خواهیم یافت که موقع اش رسیده باشد !


مراقبه و اتصال به خود

سفر درونی

خود آگاهی و شهود 

همه کمک میکنند تا بفهمیم آیا موقع اش هست یا هنوز زود است ...



روح وحشی

از سرگشتگی و گیجی نهراسیم .

اینها مقدمه ی آگاهی هستند .

آگاهی از آنچه واقعا میخواهیم 

و آنچه واقعا هستیم .


از روزی بترسیم که با اطمینان کامل روی زمین قدم بر میداریم .


روح وحشی

+در این سال های وبلاگ نویسی گاهی پیام هایی دریافت کردم که مرا سرگشته خواندند و قصدشان لیچار و ناسزا بود در حالیکه من به این برچسب میبالم .

++سرگشتگی نبض بودن است .

از نشانه های حیات غیر بیولوژیکی !


وقتی اتفاق می افتد که خیال میکنی کسی می آید و دستت را میگیرد ، معجزه ای اتفاق می افتد و همه چیز درست میشود 

وقتی اتفاق میافتد که به کسی و چیزی غیر خودت امیدواری 


نه کسی دستت را میگیرد

نه معجزه ای اتفاق می افتد

باید برخاست و کاری کرد 

و نه لزوما کارستان


روح وحشی

+کافیست خودمان باشیم 




بارها در زندگی کسانی را جدی و بعضی ها را زیادی جدی گرفتم در حالیکه شوخی بیش نبودند !


روح وحشی

+ آدم هایی دروغین

آدم هایی سبک مغز

آدم هایی در مراحلی از زندگی که دوامی ندارد 

آدم هایی با ذهن بیمار


هر چه غیر از یک آدم بالغ که میتوان جدی اش گرفت


اطمینان بیش از اندازه

باورهای خدشه ناپذیر

اعتماد بنفس افراطی

ایمان به درستی یک باور یا عمل

اجبار و پافشاری در انجام کاری

باید و نبایدها

و کمال طلبی


من به اینها میگم "ویرانگر زندگی"


چیزی که امروز با اطمینان و سفت و سخت به درستی اون باور داری ممکنه به راحتی یکی از اشتباه ترین ها باشه !

بهترین و بدترین وجود نداره . همه چیز نسبیه و با عقل ناقص بشر سنجیده میشه 


و سازنده های زندگی ::


لذت از زندگی بدون آسیب زدن به کسی یا چیزی 

آماده بودن برای یادگیری 

خوشامدگویی به تمام نظرات 

پذیرش اینکه هر انسانی یک فردیت مستقل بهمراه حق انتخاب داره که بهتره بهش احترام بذاریم . حتی بچه ها 

و فهم اینکه جدی گرفتن زندگی احمقانه ترین رفتار یک انسانه !!


روح وحشی


+ امروز خیلی از اعمالی را که فکر میکردیم بهترین کار ممکن هست ، سخت احمقانه می یابم !





اخلاق دو جور است:

«اخلاق بردگی و اخلاق اربابی»


🔸 اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که نود درصد مردم بهش معتقدند؛ اخلاقی که می‌گوید در مهمانی‌ها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی می‌شوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچه‌دار می‌شود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج می‌کند بهش تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نمی‌آید، این را مستقیم بهش حالی نکن، برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را، عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش، اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش.


🔸 اما اخلاق اربابی، کاملا متفاوت است. افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روان‌شناسی، آدم‌هایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیده‌اند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس و همسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف می‌کنند. البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماست‌مالی و لاپوشانی نیست، صریح و بی‌پرده است و با هیچ‌کس، حتی خودشان تعارف ندارد. بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست.

🔸 برای توده‌هایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است.


🔸 افرادی که به اخلاق اربابی رسیده‌اند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طرد‌شدگی پس می‌دهند. آن‌ها به رضایت درونی می‌رسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک نستند!

کارل یونگ.


درس گفتارهای دکتر سرگلزایی




همیشه امید دادن به خودمون و دیگران بهترین کار نیست .

گاهی بهتره بپذیریم که رمز موفقیت واقع بینی و ناامیدی از کسی یا چیزی هست که بیهوده بهش دل و عقل دادی .

گاهی بهتره کنده بشی

عصیان کنی

و بذاری که به مو برسه و پاره بشه

گاهی خوش خیالی گرون تمام میشه . به قیمت زندگی ...


خوب بهش فکر کن !


روح وحشی



ما به جمع اضداد عادت داریم .

پس عجیب نیست که عقده ی حقارت به خودشیفتگی منجر میشه !

یک واکنش دفاعی ایگو برای جبران درد ناشی از حقارت .


روبروی آینه بایست و بگو 

من خودشیفته ام

من خود شیفته ام

واکنش ات چیه ؟

انزجار ؟

عصبانیت ؟

معده درد ؟

یا خنثی ؟!


چند بار هم بگو

من عقده حقارت دارم

من عقده حقارت دارم

و تکرار


حالا چه حسی داری ؟!


حس ما اطلاعات خوبی به ما میده .

از سایه ها

از درون ما

اگر حس بدی داری . اگر با گفتن این جملات ناراحت میشی ...

لازمه که با سایه ات دوست بشی و بپذیریش 

حتما به دردت میخوره 

حتما 

سایه ها دوستان خوبی هستن 

البته اگر به رسمیت بشناسی شون


روح وحشی




تمام آنچه که از انسان باقی میماند

گوگردیست که جعبه کبریتی را کفایت کند

و آهنی تا میخی ساخت

برای حلقه آویز کردن خود


کارل سودنبرگ

( خاطره فرزانه از صادق هدایت )


دو حکایت از دو پنجره ...


گرما بیداد میکرد. آن هم ساعت چهار بعد از ظهر . هدایت با یک پیراهن اتو زده ، تمیز ، سر خیس ، سیگار روی سیگار میکشید. گماشته ی نظامی یک ظرف میوه (گیلاس ، زردآلو ، خیار) که رویش را چند تکه یخ گذاشته بودند آورد . همین که او از در بیرون رفت هدایت گفت:


- بیا اینجا.


خودش کنار پنجره مشرف به کوچه ایستاده و پشت پرده را کمی پس زده بود. توی کوچه را که نشان میداد نگاه کردم: یک دختر و پسر در زیر سایۀ دیوار قدم می زدند.


- این ها را می بینی؟ قریب یک ساعت است که این دو نفر دارند بالا و پائین می روند. فکر میکنی تو این گرمای کشنده راجع به چه صحبت می کنند؟ ... دختره، پسره را قسم میدهد که نه سیگار بکشد، نه عرق بخورد و نه به زن های دیگر نگاه کند و با اینکه پسره مرتب قسم می خورد که دست به هیچ فسق و فجوری نزند باز ضعیفه ولش نمی کند ... این هم نجوای عاشقانۀ دو جوان هموطن! بعد: اینکه چیزی نیست. حالا بیا از این یکی پنجره تماشا کن ...


به دنبال هدایت رفتم بطرف پنجرۀ شمالی که پشت شیشه ای نداشت. 


- آن پسره را توی پنجره اطاقش می بینی؟ ... دارد سرش را شانه می زند. از صبح تا شب کارش اینست که جلو آینه بایستد و موهایش را شانه بزند! هرگز ندیده ام یک کتاب به دستش باشد، نه یک روزنامه. فقط موهایش را صاف می کند. این هم نسل جوان کشور شاهنشاهی ! مُرده شور !  


م.ف.فرزانه / آشنایی با صادق هدایت

 پیرمرد روستایی آبرومندی بر اثر نیاز مالی، خرش را به میدان مال فروش‌‌ها برد تا بفروشد. هرکس آمد، به او نگاهی نکرد و فقط خرش را نظاره کرد و رفت.

ظهر، پیرمرد، افسار خر به دست، به خانه برگشت. همسرش گفت: چرا خر را نفروختی؟ خالو گفت کسی نخرید. زن گفت: خب ارزان می‌فروختی! مرد گفت: آخر هیچ کس جلو نیامد و نگفت: خالو! خرت چند؟ چگونه ارزان می‌فروختم؟



این ضرب المثل مصداق اوضاع و احوال امروز ماست . دنیای مدرن !

هرکی به فکر خویش ه و ...

البته نباید از انصاف به دور بود . حداقل یک عده ی کثیری هستند که وقتی انگشت پرفشار بذاری روی احساساتی که هنوز یخ و سنگ نشده از خودشون بصورت هیجانی و کوتاه مدت واکنش نشون میدن . بعضی هم احساسات شون سنگ که نه یخ شده و با انگشت پر حرارت میتونی کاری کنی که نم پس بدن ! اونهایی هم که مثل ماست نگات میکنن و اصلا و ابدا نمیفهمن لیلی زن بود یا مرد یا تراجنسیتی ؛ کلا بمانند ...

طفلی ابولی ها سر قبری زار می زنن که هیچ مرده ای توش نیست !


روح وحشی

+حواسمون به هم باشه لطفا .

بنی آدم اعضای یک پیکرند 

گر این پیکر کله پا شود اعضا و جوارح هم قانقاریا میگیرند ها .

نگی نگفتم ات ای پسر !


از بچگی مدام این بیت را شنیدیم و خوندیم :

تو نیکی می کن و در دجله انداز

که ایزد در بیابانت دهد باز

یا در سال های اخیر مد شده که می گن :

توکل مدار باش

نتیجه مدار یا نتیجه گرا نباش

روشنفکرها هم میگن :

کاری که درسته انجام بده ( قسمتی از دیالوگ خیلی از فیلم های آمریکایی)


احتمالا کلمه ی کارما را شنیدید . کارما یعنی عمل و چرخه ی کارما وقتی اتفاق می افته که شما هر عملی را برای این انجام می دید که دنبال یک نتیجه هستید .

همیشه نمیشه به نتیجه ی مطلوب رسید . نامطلوب ها تو را در چرخه ی کارمایی گیر میندازن که اصلا خوب نیست و یک رفتار را مدام تکرار میکنی و مدام دچار صدمه میشی .

کارما یعنی عمل برای عمل .

یعنی انجامش بده چون باید انجام بشه . 

اینجوری میشه مصرع اول همون بیت بالا . دنبال مصرع بعد نباش که ممکنه باز توی چرخه ی کارما گیر بیافتی !


یک مثال ساده اما ملموس :

چقدر شده که گفتی: 

دستم نمک نداره .

فلانی خیلی قدرنشناسه

مردم ارزش محبت ندارن . قدر نمی دونن

با انگشت عسل گذاشتم دهنش اما گاز گرفت

و ...

خب همه ی اینها میگه که ما قبل از انجام هر کاری یک پیش فرض داشتیم و اون قدر شناسی دریافت کننده خدمت و محبت بوده .

این معامله است . معامله ای که چه سود کنی و چه زیان در اون بازنده ای چون افتادی تووی چرخه ی کارمایی و آسیب خواهی دید .اونقدر روزگار بهت درس میده تا یا یادبگیری یا از صفحه ی روزگار محو شی ...


همه ی ما مثال های زیادی از چرخه ی کارمایی داریم 

پس انجام بده چون باید انجام بدی 

بقیه اش را بذار بعهده ی زندگی !

To do just to do. To perform an action without attachment to an outcome.

روح وحشی

بیشتر مسلک های دنیا در خدمتِ قدرت بخشیدن به وابستگی های مان به مفاهیمی چون خود و دیگری، زندگی و مرگ، زمین و آسمان و مفاهیمی از اینگونه است. آنان که به دام این چنین پندارهایی افتاده اند از درک آن یگانگی ِ " بی عیب و نقص " ناتوان خواهند ماند. برترین راستی ای که می توانی بر آن تمرین و ممارست ورزی، پذیرش مسئولیت کشف آن " حقیقت کامل " و انتقال دادن اش به دیگران است. برخی به قصد دریافت برکات و مواهب و یا تقدیر و ستایش شدن، به دیگران یاری می رسانند. این به سادگی، کاری بیهوده است. برخی نیز پاره ای از خویش را در خدمت به دیگران و پاره ای دیگر را در خدمت به افتخارات خود وقف می کنند. آنان در بهترین صورتش تنها نیمی از حقیقت را درخواهند یافت. لیک آنان که خویشتن را برای خدمت به تمامی جهان رشد می دهند و بهبود می بخشند، برای آنان تمامی حقیقت هستی آشکار خواهد شد. پس " حقیقت کامل " را جستجو کن، آن را در زندگی روزمره ی خود به کار ببند، بر آن ممارست کن و با فروتنی آن را با دیگران قسمت نما و آنگاه تو به قلمرو الوهیت وارد می شوی.


هوآ هو چینگ – تعالیم نهانی لائوتسه

حکمت شانزدهم

ترجمه امید بامداد – انتشارات فراروان




هر چند وقت یکبار باید نشست و گذشته را جارو کرد .
خاطرات ، چه بد و چه خوب ، گاهی مزاحم امروز ما هستند .
عشق ها
کینه ها
اندوه ها
آزارها
قصور
و ...
چیزی که نه به چاره ی کار امروزت میاد و نه آینده ، جاش کجاست ؟
زباله دان خاطرات !!

فقط یادت نره که شب ساعت 9 بذاریش پشت در 😉

روح وحشی
+تا وقتی جا برای خاطرات امروز باز نکردی اتفاق خوبی نمی افته !
وقتشه که گذشته را رها کنی :)




🔹اگر کسی به اندازه‌ای که دوستش دارید دوستتان ندارد،

رابطه‌تان را تا نا کجا ادامه ندهید!!

❌به خودتان امید ندهید که بالاخره روزی دوستم خواهد داشت،

♻️اینکه گاهی از طرف او پذیرفته می شوید وگاهی نمی شوید،

➖کلافه تان خواهد کرد،

➖گویی در جا می دوید،

➖هر چقدر تلاش می کنید،

➖به جایی نمی رسید،

🔹این نرسیدن دایمی خسته تان می کند،

➖خشمگین می شوید،

➖افسرده می شوید،

➖خودتان را قانع نکنید که اگر دوستم نداشت این همه مدت نمی ماند،

⭕️او بخاطر خودش با شما مانده!

شما با توجه و محبتی که به او می کنید احساس دوست داشتنی_بودن به او میدهید

🔹غرورش را ارضا می کنید

🔹باعث رشد عزت نفسش می شوید،

❓پس چرا با شما ادامه ندهد؟؟؟؟!!!

🔺وقتی به کسی که دوستتان ندارد نزدیک می شوید،

🌵گویی به کاکتوس نزدیک می شوید،

✔️هرچه بیشتر نزدیک شوید،

"بیشتر زخمی می شوید ."

🌵پس کاکتوس هایتان را رها کنید،

 """در صورتیکه محبوب تان واقعا شما را دوست داشته باشد،

تمام تلاشش را برای جبران رفتارهای متناقض و بی توجهی های گذشته اش انجام می دهد ""

🌵کاکتوس ات را رها کن🌵




اگر کسی که دوست تون داره به شما گفت 
میمیرم برات
بدون تو میمیرم

اون آدم زودتر از بقیه شما رو رها میکنه !

یادتون باشه ؛ کسی که بدون شما میمیره سعی میکنه براتون زنده بمونه  ...

این حرف ها تراوشات احساسات آنی و ناپایداره و نه احساس باثبات و وفادارانه !
کسی که به شما گفت دوستت دارم قبلش باید معنی این کلمه را بفهمه وگرنه در اولین فرصت می زنه زیر همه چیز !
دوست داشتن با خودش مسئولیت میاره 
و یک عاشق هزاران راه رو امتحان میکنه تا کنار معشوق بمونه 
و اگر امتحان نکرد
و اگر به بادی لرزید
و اگر مدام حرف های قشنگ زد
مطمئن باشید که خیلی زود از عشق فارغ میشه و میره دنبال هیجانات تازه 
عشق مسئولیت داره 
عشق آدم بالغ میخواد
کسی که عقل و احساسش به اندازه ی درک عشق بزرگ و بالغ شده باشه

قرار نیست عاشق فدای معشوق بشه که این عین حماقته
اما وقتی یک رابطه مهم باشه حتما سعی میکنیم که نگهش داریم ...

روح وحشی

+به هم نگیم که میمیرم برات . بگیم که زنده میمونم برات


از خیلی پیش ، شاید از نوجوانی ، اخلاقیات و رعایت اصول اخلاقی یکی از دغدغه هام بوده تا جایی که شد یک باید و معیار سنجش . یک خط کش تا بگم کی رفتار و افکار و انسایتش در مسیر درسته و کی منحرف شده .

اما چند سالی هست که موضوع را عمیق تر میبینم . 

شاید من تحت تاثیر باید و نبایدهای اخلاقی و حتی خود برتربینی دچار اشتباه هستم !

اینجا بود که جامعه شناسی ، روانشناسی ، زیست شناسی و البته خودشناسی به کمکم اومدند .

مطالعه ی مذاهب و ادیان و حکمت بودا و ذن و  هندوئیسم و ... هم نگاهم را بازتر و بازتر کرد .

مطالعه روی آسترولوژی طی چند سال اخیر هم بی تاثیر نبود .

نهایتا رسیدم به اینجا ...

جبر و اختیار  

اخلاقیات

انسان

زندگی

موجودات

ارزش ها

باید و نبایدها

حقیقت و واقعیت

عشق و دلبستگی

میل و آرزو

و نیاز

عبارات و واژگانی هستند که بیشتر ساخته ی ذهن ما هستند تا کنترل بیشتری روی حیات خودمون داشته باشیم اما حالا اونها دارن ما را کنترل میکنن !

شدیم ملعبه ی دست کلمات و حاضر نیستیم بپذیریم که اصولا مدام دچار اشتباهات فاحشی هستیم که اجتناب ناپذیرن !

اجتناب ناپذیر !

اما در آخر میخوام یک مطلبی در مورد رابطه ی اخلاقیات و نیازهای اولیه بگم .

در جامعه ای که نیازهای اولیه برآورده نشده حرف از اخلاقیات یک موضوع لاکچری و حتی فانتزیه !


روح وحشی


وقتی نیازت را با حداقل ها برآورده کنی و از خواسته هات چشم پوشی کنی چه اتفاقی می افته ؟


وقتی خواسته هات خیلی بزرگ باشن و دست نایافتنی و اینگونه به نیازهات کم توجهی کنی چه بلایی سرت میاد ؟


نیازهات قابل چشم پوشی نیست چون بدون برآوردن اونها یا یکباره و یا به تدریج میمیری !

و خواسته ها و امیال تو چیزهایی هستند که تو را مشتاقانه به زندگی وصل می کنن .

خب حالا فکر کن یکیش را نادیده بگیری . چی میشه ؟!

یک آدم شاد و سرزنده تعادل خوبی بین اینها برقرار میکنه . نسبت به نیازهاش کاملا آگاهه . خواسته هاش براش بطور وضوح نمایان هستند . خودش و شرایط و امکانات و توانمندی ها و... نقاط ضعف و قوتش را میشناسه و انگیزه به رفتن هم داره ...

رفتن بسوی خواسته هاش 

حتی اگر همه به او بخندن و درکش نکنن 

او با تلاش و تلاش و تلاش میره ...


روح وحشی

+پیوسته نسبت به خودمون و محیط اطلاعات مون را به روز رسانی کنیم . شاید خواسته ی ما محتمل تر و یا نشدنی تر شده باشه


پیش بسوی جنگ با افکار منفی که به تو میگویند :

نمیتوانی چون از سن تو گذشته ...

نمیتوانی چون هنوز جوان تر از آنی که ...

نمیتوانی چون هنوز بچه ای ...

رویاها ربطی به سن شناسنامه ای ندارند .

عدد اختراع انسان است و شناسنامه جایی که اختراع اش را ثبت کند . فقط همین !

جسم و ذهن و میزان تکامل مغز محدودیت هایی برایت بوجود می آورند اما نه آنقدر سخت و انعطاف ناپذیر و بی رحم مثل محدودیت هایی که خودمان برای خود خود خودمان میگذاریم .


یک

دو

سه

پیش بسوی کارزار ...


روح وحشی


قسمتی از گذشته که گاها سهم زیادی هم در اشغال فضای ذهن و روح داره باید رها بشه تا اتفاقات جدید و خوب بیافته .

این گذشته میتونه شامل خیلی چیزها بشه :

خاطرات بد از کودکی تا امروز

آدم هایی که باید ترک شون کرد

شغلی که واقعا دوستش نداری و داره عذابت میده (البته با حسابگری)

افکار و باورهای پوسیده و تاریخ گذشته

مسائلی که نمیتونی تغییرش بدی و مدام درگیرش هستی

رفتارهای اشتباه

آدم هایی که تو را عقب نگه می دارن

محدودیت هاو موانعی که برای رشد ساختی 

و خیلی چیزهای دیگه که در واقع زباله های تاریخ هستند و وقتشه با یک خونه تکونی راهی گذشته بشن و همونجا بمونن


وقت رشد و تحوله !


روح وحشی



آیا شما هم از طرفداران امید دادن هستید ؟

آیا فکر نمیکنید امید همیشه محرک نیست و ممکن است ما را به خواب خرگوشی برده و یا همانند افیون ما را غرق خوش خیالی کند ؟!


نه خودمان را فریب بدهیم و نه دیگران را .

بجای امید واهی دست به دامان این مراحل شویم :


1)  عیب یابی ریشه ای

2) پیدا کردن راه حل های مختلف

3) انتخاب بهترین راه حل عملی

4) اقدام برای حل مشکل



+واقع بینی با بدبینی متفاوت است  . خوشبینی هم با فریب کاری و امید واهی ...


شبکه های اجتماعی جای وبلاگ نویسی را گرفتن . نه همه جا ؛ فقط ایران .

چرا ؟

چون ما مردم طرفدار ضرب المثل هلو برو توی گلو هستیم .


کتاب pdf هم جای کتاب کاغذی را داره میگیره .

چرا ؟

کتاب در سبد خرید ما جایی نداره 

+البته من شخصا دلیل اصلیم سهل الوصولی pdf نسبت به کتاب کاغذی هست . دیگه عادت کردم . اما گرون بودن کتاب هم کار آدم را سخت میکنه . 

تقاضا که کم باشه طبیعتا عرضه با قیمت بالا و تیراژ کم خواهد بود .



ما مردم پر مدعایی هستیم که به جای رشد داریم با سرعت عقب گرد میکنیم .

اینترنت با لقمه های جویده جای تحقیق در کتاب خانه ها را گرفته .

هر چی هم میخونیم باور میکنیم .

باور راحت تره 

مسئولیتت را کم میکنه

باورم کن و دنبالم بیا

بقیه اش با من ...


روح وحشی


احمقانه ترین کاری که در زندگی کردم ؛ حساب کردن روی اخلاقبات در دیگران بوده و اینکه از دیگران چنین انتظاری داشته باشم . اینکه اصول اخلاقی رو رعابت کنند بیش از اونکه بوی کمالگرایی بده به نظر فریبکارانه میاد؛یه خودفریبی  ...اما بیشتر یه واکنش دفاعی برای قابل تحمل کردن زندگی هستش 

خوشایند نیست اما چیزی که من فهمیدم اینه که چنین چیزی خواب و خیالی بیش نیست .

ما اگر کاری انجام میدیم دلیلش یا حسابگری ماست یا غریزی ...

در مورد واژگانی مثل فداکاری ؛ خیرخواهی ؛ ایثار ؛ مهر و ...

بهتره تجدید نظر کنیم!

روح وحشی

+انتظار ندارم با من موافق  باشید ...

وبلاگ نویسی هم دیگه مثل قبل نمی چسبه وقتی ...

روبوت های خزنده میشن مخاطبت

RSS خوان ها بهت سر میزنن و فقط واژه ها رو جمع میکنن .....نه قالب وبلاگ ...نه عکس...نه موسیقی ...نه سلیقه ات تووی انتخاب قلم 

.

.

ذوق مرگ میشی وقتی می بینی همیشه آنلاین داری و روزی کلی بازدیدکننده اما وقتی گزارش ها رو میگیری می بینی اغلب روبوت و برنامه هستند که اتوماتیک مهمان خونه ات شدن !

این کجا و اون روزی 400-500 بازدید و مخاطبان فرهیخته و اساتید داشتن کجا !

بهتره ما وبلاگ نویس هام کاسه و کوزه امون رو جمع کنیم و بریم سی خومون ...

یه وقتی بود که مخاطب شب تا صبح تووی وبلاگام دنیای من رو سیر میکرد و صبح خواب آلود برام پیام میذاشت ...پر از احساس و حس خوب و قدرشناسی . من هم خوشحال میشدم و متقابلا حس قدر شناسی داشتم .

دوستی ها شکل گرفت و رابطه های قشنگ و مانا ...

کامنت ها رو بستم تا بیخودی منتظر ربوت های متفکر و با احساس نباشم تا برام نظر بذارن ...

بی خیال وبلاگ ... همون کانال تلگرام رو عشق است .

نترسین چیز سختی نیست و هیچ کدوم از اعضا متوجه نمیشن که کی عضوه ..

منتظرم


telegram.me/hezartooye1zan


روح وحشی

پ.ن. واسه کی سلیقه و احساس بذاریم و قالب خوب و وزین و عکس و موسیقی سرچ و  ارسال کنیم ؟!!!

همین الان ... یهویی ... اینجا 3 آنلاین هست .

من

روبوت 

RSS خوان ( خان !)

پر حرف که می شوند

چشم هایم

به خواب می روم

شاید که چشم هایی را ببینم


می خواهم از مرگ بگویم

از روزی که می رسد زود

آه رسیده است بر درخت هستی

و ما ابله هانه کال اش  می پنداریم

از خنکای وسوسه انگیز تن اش