مصیبت که روی میدهد، لابهلای درد و غم، رد پای خلاقیت هم پیدا میشود. در ماجرای سیلابهای اخیر، گروه داوطلبی به نام «گردشگری هیجانی هوف» از طریق «زیپلاین» یا اتصال سیم بکسل و طناب از مسیر هوایی، بسیاری از گرفتارشدگان سیلاب را نجات دادند.
آنها پیش از این اقدام، با استفاده از تلگرام و سایر مسیرهای ارتباطی آنلاین، برای نجات محاصره شدگان در سیلاب اعلام آمادگی کرده و گفته بودند که میتوانند با انجام عملیات «راپل» یا فرود از بالگرد در شرایط دشوار، عملیات «تیرول» و زیپلاین و همچنین نصب پل معلق موقت، کمک حال شهروندان و امدادگران دولتی و محلی باشند.
گروه گردشگری هیجانی هوف توسط «حسین کرماللهی»، «عباس ملکی»، «رضا جم» و «رضا قوچیفر» از یک سال پیش پایهریزی شد اما همکاری آنها به سالها قبل و تاسیس گروه کوهنوردی «کوچ» در خرم آباد برمیگردد.
اولین روزهای شروع بارندگی، استان لرستان در شرایط بیخبری درگیر سیلاب شد. به ندرت کسی در انتظار فاجعه بود. همزمان با اوج گرفتن سیلاب، خبرهایی در مورد مفقود شدن چند گروه گردشگر در مسیر آبشار «شوی» یا «تله زنگ» منتشر شد که نگرانیهایی ایجاد کرد.
آبشار شوی یکی از هفت آبشار منحصر به فرد این استان است که همواره مورد توجه گردشگران بوده است. آن روز هم گردشگران بیآن که در انتظار وقوع بارانهای سیلآسا و بالا آمدن آب باشند، به دیدن آبشار رفته بودند که به نظر میرسید ارتباطشان قطع شده است.
همان روز و با انتشار خبر گم شدن گردشگران مابین محلیها، باشگاه هوف، کوهنوردان گروه کوچ و هیات کوهنوردی سپیددشت در قالب یک تیم واکنش سریع برای نجات جان گردشگران گرفتار شده راهی آبشار شوی شدند. اما زمانی که به آنجا رسیدند، خبر رسید که گردشگران از مسیر دیگری از مواضع خطر دور شده و به خانههایشان برگشته اند.
ولی قرار نبود سیلاب دست بردار باشد. برای همین هم آنها به فکر تشکیل یک گروه واکنش سریع افتادند تا با عملیات تیرول و زیپلاین در مناطق صعبالعبور و محاصره شدهای که امکان امدادرسانی در آنجا وجود ندارد، مردم گرفتار و محاصره شده در سیل را از دل مهلکه نجات بدهند.
امدادگران هوف با کمک طناب، تسمه و سیم بکسل، فقط در یک عملیات توانستند دو و نیم تن مواد غذایی را به روستاهای محاصره شده منتقل کنند. آنها در این عملیات حدود ۴۰ نفر از محاصره شدگان را به ترتیب الویت از محاصره آبها خارج کردند.
«حسین گراب»، از اهالی روستای «رودبار کوهنانی» که برای فروش گوسفندانش از ده خارج شده و به روستای «مورانی» رفته بود، بیآن که بتواند چارهای برای هجوم سیل پیدا کند، در محاصره آب گرفتار شد.
گوسفندان حسین که همه دارایی او و خانوادهاش بودند را آب برد و او ۷۲ ساعت بیآب و نان در محاصره آبها ماند. میگوید با یک خانواده دیگر از همان روستا گرفتار شده و در شرایطی که نسبت به امکان امدادرسانی ناامید شده بودند، گروه امدادگران هوف نجاتشان دادند.
«فرود» یکی دیگر از امدادگران محلی است. او دیده است که این گروه واکنش سریع با همراهی هیات کوهنوردی ساکن در منطقه و هلیکوپترهای ارتش، با طناب به روستاهای محاصره شده پل ارتباطی زده و به مردمی که در دامنه سیل گرفتار شده بودند، غذا، پتو و لباس رساندهاند.
گروه هوف در ادامه امدادرسانی، توانستند گروه امداد گاز و همچنین گروه اداره برق منطقه را با یک دستگاه جوش و تجهیزات مناسب برای تعمیر گاز و اتصال برق به روستای «پران پرویز» منتقل کنند.
هوف علاوه بر امدادگری، اقدام به جمعآوری کمکهای غیر نقدی مردم هم کرد. از آن جا که مردم به افراد غیردولتی اعتماد بیشتری دارند، از این درخواست کمک استقبال کردند.
بخش دیگری از فعالیت این گروه، همکاری با تیپ ۶۵ «نوهد» ارتش بود. نیروهای ویژه هوابرد، معروف به «کلاه سبزها» که درگیر ترمیم لوله آب شیرین تخریب شده روستای «چم مهر» بودند، با کمک گروه هوف نسبت به جا به جایی لوله آب جایگزین و تجهیزات لازم برای تعمیر سیستم برق این روستا اقدام کردند.
این اولین حضور گروه هوف در جریان بلایای طبیعی نیست. امدادگران خودجوش این گروه آن روزها که تشکلشان را هنوز رسمی نکرده بودند، در جریان زلزله رودبار، سقوط هواپیما در خرم آباد و حادثه سقوط هواپیما در چهارمحال و بختیاری حضور داشتند.
آنها بعدها به این نتیجه رسیدند که اگر قرار است در جریان امداد و نجات به کمک مردم بشتابند، بهتر است یک پایگاه مشخص داشته باشند. کوهنوردان و ماجراجویان هوف در جریان زلزله سرپل ذهاب هم ۲۰ روز متوالی در منطقه ویران شده ماندند، مسیرهای صعب العبور را شناسایی کردند و مردم را تنها نگذاشتند.
حسین گراب با اشاره به این که ساکنان روستای رودبار کوهنانی با غافلگیری طبیعت، نیاز به امدادگرانِ باانگیزه دارند، میگوید: «من میدانم در برخی استانها مثل خوزستان از قبل به مردم هشدار داده شده بود. اما در مورد سیلاب لرستان که حجم بارشها بسیار بالا بود، هیچ پیشبینی و برنامهریزی قبلی وجود نداشت. به همین دلیل هم مردم به شدت غافلگیر شده و خیلیها در محاصره مانده بودند. مردم روستاها از گرگرهای فرسوده برای عبور و مرور استفاده میکردند؛ گرگرهایی که هر لحظه ممکن بود منجر به یک فاجعه بشوند.»
به گفته حسین، در دور دوم سیلاب در استان لرستان، حدود ۹۰ درصد پلها تخریب شدند و یک عده در سوی دیگر پل مانده بودند.
گروه هوف بعد از جمع آوری کمکهای مردمی، مصمم شدند برای چندمین بار به قلب منطقه سیلاب بروند اما وسیله نقلیه مناسب امدادرسانی وجود نداشت. خودروهای مناسبی لازم بود تا جادههای سیلاب زده فرعی را رد کنند چون ارتباط جادههای اصلی به شهرهای پلدختر و خرم آباد در اثر سیل قطع شده بودند. آنها پس از تهیه سه دستگاه خودرو مناسب، با تجهیزات لازم، یک نیسان حامل کمکهای مردمی و با همراهی تیم کوهنوردی استان و تیم کوهنوردی کوچ راهی پلدختر شدند. این تیم به محض رسیدن به منطقه، به ساختمان جمعیت هلال احمر رفتند اما مردم ترسیده از گرسنگی، با هجوم به انبارهای هلال احمر، آن جا را تخلیه کرده بودند. آنها سپس به مقر سپاه مراجعه میکنند.
حسین گراب در مورد تخریب انبار هلال احمر میگوید شاید اگر به مردم در زمان مناسب هشدار داده بودند، این همه وحشت و ترس ایجاد نشده بود.
او اضفه میکند:«نیروهای سپاه در یک سالن که از محل سیلاب دور بود، برای اسکان روستاییها چادر زده بودند و به مردم میگفتند که برای سکونت به این سالن بروند اما متاسفانه تعداد چادرها نسبت به آنهایی که آواره شده بودند، بسیار محدود بود. من نشمردم اما تصور میکنم حدود ۵۰ یا ۶۰ چادر در آن جا بر پا شده بود که جوابگوی مردم نبودند.»
به گفته او، اقدامات بسیاری از امدادگرانی که به آنجا رفته بودند، به دلیل نبود ستاد فرماندهی متمرکز، ناهماهنگ و بیهدف بوده است:«در واقع، انرژی خوبی بود که هدر میرفت. یا مسیر تلاششان اشتباه بود و یا موازی کاری میکردند.»
گروه هوف در میان این ناهماهنگیها، دنبال یک جای اسکان و مقر ثابت میگشتند و در نهایت با کمک رییس هیات کوهنوردی استان، در یک سالن در مقر دانشگاه آزاد به همراه تجهیزاتشان اسکان داده شدند. آنها به محض جاگیری، اقدام به تشکیل کارگروههای متفاوت امدادرسانی کردند و برای چندمین بار با ایجاد ارتباط زیپلاین، افراد سالمند، بیمار و ناتوان را از محل سیلاب بیرون بردند و روستاهای مورانی، «کیان آباد» و «کیاله» را به هم متصل کردند.
گروه هوف در صفحه تلگرام خود نوشتهاند تا زمانی که شرایط مردم خرم آباد، شاهیوند، معمولان، ماسور، کوهدشت و سایر نقاط سیل زده بحرانی است، مردم آسیب دیده را رها نخواهند کرد و به قدر وسعشان در کمک به سیل زدگان تلاش میکنند.
هوف در زبان لری به معنای «ترس و هیجان بیش از حد» است.