توضیح :
هر چند در پست های مربوط به مبحث لزوم تنهایی برای انسان امروز ، موکدا نوشته ام که انسان اجتماعی است و چندین واژگان کلیدی این وبلاگ را نیز به موضوع روابط اختصاص داده ام ولی به نظرم امد که بد نیست که توضیحی کوتاه هم در پستی جداگانه در این باب بدهم .
صحبت از تنهایی در این بلاگ ، حرف از یک تنهایی خوب و فعال است . تنهایی که بالندگی را موجب شود و نه تارک دنیا شدن را !
پس _ساعت ها زیستن در شلوغی و اشتغال به فعالیت های معیشتی ، ما بعنوان موجودی به نام انسان که ویژگی ها و توانمندی ها و بالطبع نیازهای خاصی نیز داریم "باید" ساعت یا ساعاتی را به خود اختصاص دهیم . و این تحقق نمی یابد مگر با آشتی با خود و تنهایی !
تنهایی به معنای تنهایی جسمانی در یک فضای بسته یا باز نیست .
تنهایی یعنی روبرو شدن با خود و فارغ از آلودگی های بیرون .
در آینه ی تنهایی میتوانیم بودنمان را حس کنیم . نیازهای روحی و روانی مان را دریابیم .
جان ما هرگز به درستی در شلوغی تغذیه نمیشود . ما به جان مان خودمان را بدهکاریم ...
روح وحشی
+آشتی با تنهایی مرگ حس تنهایی را به همراه خواهد داشت .