سکوت
پس ِ سقوط
از اوج خواستن
به تهی شدن از هر شهوت
...
کودکی در زهدان مهر
خفته بر خاک
در تمنای یک بوسه
بر پلک های خوابزده
..
مستی
بی می
بی شراب
غوطه ور در هیچ
سبک تر از کاه
.
می شکفد لبخندی
آری آغاز زیباست
روح وحشی
+من از نوادگان ققنوس ام .
به سوختن و از میان آتش برخاستن
سخت معتادم...
نویسنده : روح وحشی ، برگرفته شده از hezartooye1zan.blog.ir