سیزیف پادشاه ، به علت خودبزرگبینی و حیلهگری به مجازاتی بیحاصل و بیپایان محکوم شد که در آن میبایست سنگ بزرگی را تا نزدیک قلهای ببرد و قبل از رسیدن به پایان مسیر، شاهد بازغلتیدن آن به اول مسیر باشد؛ و این چرخه تا ابد برای او ادامه داشت. به همین دلیل و از طریق تأثیر آثار کلاسیک یونانی بر فرهنگ مدرن امروزه انجام وظایفی که در عین دشواری، بیمعنی و تمام نشدنی نیز هستند را گاهی «سیزیفوار» خطاب میکنند.
کامو معتقد بود چالش بسوی صعود ، خود بتنهایی کافیست تا قلب یک مرد را آکنده از امید کند .
حتی وقتی در پی آن هزاران بار سقوط و صعود باشد .
مثل زندگی امروز !
کامو همچنین معتقد بود که پوچی زندگی مانعی برای شاد زیستن نخواهد بود .
این پوچی با پوچی نیهیلیسم فرق دارد .
مشکل اینجاست که کلا نظر مساعدی نسبت به واژه ی امید ندارم .
امید یا افیون احمق ها !
من خیلی وقت ه که سیزیف وار زندگی میکنم . شدم یک ربات با یک برنامه ی تکراری بی هدف و احمقانه .
تنها امید عاقلانه امید به پایان این زندگی نکبت باره .
هر چی زندگی و خودمو بیشتر میشناسم بیشتر به بیهودگی تهوع آورش پی میبرم .
احمق ها زندگی را جدی میگیرند .
احمق ها زندگی را زیبا و شاد میبینند .
احمق ها زندگی را هدفمند میبینند .
احمق ها به زندگی نیشخند نمیزنند .
زندگی مزخرف ترین اتفاق مزخرف ترین موجود یعنی انسان ه.
من به این زندگی مزخرف اونقدر پوزخند میزنم تا عصبانی بشه و من را بندازه توی بغل مرگ .
حسی بهت ندارم . تحمل ات میکنم تا تو ازم خسته بشی .
روح وحشی
+Nightfall/Adam Hurst
Listening
Listening
Listening
+