اونجاست که در عین غرق بودن در آغوش کمال اطمینان ، برسی به اینکه به هرچی باور و اعتقاد و اعتماد و اطمینان داشتی همه ویران شده و زیر یک علامت سوال بزرگ رفته !
ناگهان ببینی زکی ! اونی که یقین میپنداشتی عین شک از آب در آمده !
حقیقت شده مجاز
مجاز شده حقیقت
حقیقت و مجاز هم کشک و دوغ !
اینجاست که حسابی حالت جا میاد .
یک زلزله ی 10 ریشتری به عمق هسته ی سلول هات ! مغز استخوان که کلا متلاشی !!
روح وحشی
+ققنوس شدن سخته اما ناممکن نیست .
از میان آتش برخیز ..
نه یک بار نه 10 بار بلکه هم هزار بار ....