اینروزها اونقدر فشار روی مردم ایران جان مان زیاد شده که تحت همین فشار و پرس شدن روز به روز به آمار فقر و زیر خط فقر اضافه میشه .
نه اینکه بد بین باشم ها ، صدقه سری بعضی ها آمار فوق ثروتمندان هم با سرعت نجومی بالا میره .
یاد هندوستان افتادم . تفاوت غنی و فقیر خیلی زیاده و قشر متوسط چندان زیاد نیست . و گاندی در مورد علت فقر مردم هندوستان نظر جالبی داشت .
درد من تنهایی نیست؛ بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت، بیعرضگی را صبر، و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند مینامند
گاندی
اوشو با وجود مخالفتش با ساده زیستی گاندی با ادبیات دیگری فقر را نکوهش میکرد و در غنا و زندگی لوکس زندگی کرد .
بعقیده ی من نه افراط گاندی و نه تفریط اوشو .
اگر امروز چیزی برای عرضه وجود داره که نیازی را برطرف میکنه و موجب آسایش و آرامش آدمیست پس همه ی مردمان لایق داشتنش هستند .کافیست بخواهند و ثروتمند بودن را از فکر خود آغاز کنند و مانند ثروتمندان بیاندیشد و زندگی کند .
مادامی که حسرت و احساس نیاز وجود دارد و برآورده نمیشود نمیتوان به آن ساده زیستی گفت . چنین زندگی موجب عقده شده و روح و روان را به خطر خواهد انداخت .
اگر نمیتوانی هزینه نیازهایت را تامین کنی منکر آنها هم نباش . با پول راحت برخورد کن . پول به خودی خود بد نیست . خوب هم نیست . خوب و بد در روش استفاده از آن است .
از طرفی انکار واقعیت هم نتیجه ی خوبی ندارد و بدتر از آن خودسانسوری و خود فریبی است .
از منظور مطلب دور شدم . خط فقر تبدیل شده به خط زیر زیر زیر فقر .
هوای هم را داشته باشیم . دولت و مسئولین جای خود . ما نیز با حفظ آبروی دیگران و با احترام به یکدیگر کمک کنیم .
منت چیزی را که وظیفه ی ماست و به امانت نزد ماست بر سر هم نگذاریم ...
روح وحشی
+دم خیرین ناشناس گرم