ای اشک ؛
به شام تارم ستاره بارانی
مرا که چون خزان؛
غمگینم
نشاط جانی
بهار خندانی
***
امروز خیلی گریه کردم ؛ از ته دل ؛ تا حدی که به هق هق افتادم و حالم کمی بهتر شد . وقتی کاری از دستت برنمیاد و دل ات گرفته ؛ به هر دلیل ؛ گریه و درد دل با خدا بهترین مرهم هستش . گریه ترموستات بدن ماست ؛ زن و مرد هم نداره . کسی که نخواد یا نتونه گریه کنه به مرور روح اش آسیب میبینه . قسی القلب میشه و از معنویت دور ...
اگر فکر میکنی گریه نشانه ی ضعف انسانه پیشنهاد میکنم درش تجدید نظر کنی ...
غرور داری و داعیه ی قوی بودن سر می دی ؟ خب در تنهایی اشک بریز !
اگر واقعا میخوای و نمیشه اما مشکل جسمانی نداری بهتره کمی به معنویاتت برسی . به روح و قلب و احساس ات .
ول کن اون عقل فضول و مصلحت اندبش و سودجو رو ...
والله !
از ما اصرار و از شما ذکور امتناع . آخه بد و زشته مرد گریه کنه ؛ قباحت داره !!!
روح وحشی
پ.ن. شعر آغازین از آن ما نیست !