هر چی جلوتر می رم بیشتر میفهمم که روی هیچکس نمیشه حساب کرد و اگر حساب کردی حتما ناامیدت می کنن .
هر چی میگذره بیشنر میفهمم که اطمینان به هر چیزی حتی بدیهیات و باورهای محکم ات ؛اشتباهی بیش نیست .
هر چی بیشتر دوست می دارم میفهمم که درد بیشتری در انتظارمه.
هر چی بیشتر صبوری می کنم پاداش بیشتری میگیرم .
گذر عمر درس های زیادی به ما میده .درس هایی که می گن ...
جسم پیر میشه و دیر و زود داره اما سوخت و سوز نه اما روح کاملا دست خودماست . استفاده از واژه های پیر و جوان با نگاه به اعداد و ارقام ما رو از حقیقت وجودمون منحرف میکنه ... روح من هنوز بازیگوشه و شیطنت میکنه . گاهی کارهایی میکنم که همه رو متعجب میکنه . من هنوز هم میتونم دیوانه وار عاشق باشم پس هنوز جوانم ...خیلی جوان !
روزگار بهم میگه این دنیا هیچ ارزشی نداره و این منم که بهش امتیاز میدم و یا ازش میگیرم پس چرا بیهوده براش بردگی کنم و انرژی بذارم ؟! آدم یه بار زندگی میکنه حتی بر فرض درست بودن تناسخ ! پس چرا دنبال خواسته های بیهوده ی دنیا بریم وقتی میتونیم از سفر به درون مون لذت ببریم ؟! من با تنهایی خیلی حال میکنم ...
درس نگیری اونقدر تکرار میشه که یا میگیری یا میمیری !
روح وحشی