نسیمی خنک
میوزد به میان گیسوان بید
دلی میلرزد
مجنون وار
به شوق
بوی لیلی می آید ...
...
قطره ای می چکد
آرام و به ناز
بر لبانی
گشوده به حسرت بوسه ای
زبان می لیسد
با ولع
طعم خاطره را ...
..
خورشید از پشت ابر
سرک می کشد
کسی منتظرش نیست اما
دهان ها تشنه ی باران اند
.
من باشم و خروار خراور جنگل
باران
مه
انصاف نباشد که تو نباشی ...
روح وحشی