صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو


۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عقل» ثبت شده است


بهترین مچ ...

مست و دیوانه !

مولانای جان چرا کم لطفی کرده و دنبال یه عاقل میگشته تا ما را ببرد خانه ؟!

کی بهتر از مست میتونه دست دیوانه را بگیره و هم قدم اش بشه ؟

 کی بهتر از دیوانه میتونه از تلو تلو خوردن دماغی و جسمانی یک مست فردا صبح توی شهر جار نزنه ؟!


بی خیال ...

ما از عهده ی هم برمیایم .

لطفا عاقلان به حریم ما ورود نکنن .

یعنی کلا ورود عاقلان ممنوع !


روح وحشی

+عقل زیادی به جنون نزدیکتره تا دیوانگی !


++مستی ؟

اوهوم

چی خوردی باز ؟

گول 

گول؟!

گول چشماتو 

مست توام

تو