صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو




علی‌رغم تمام احترامی که برای شخص خودم قائلم ، نمی ‌توانم زندان ‌بان ‌ها را به چشم موجودات برتر نگاه نکنم ...


آگاهی از این که در حصار هستی ، مثل سمی است که به تدریج اثر می ‌کند و شخصیت آدم را به کلی عوض می ‌کند. این مهم ‌تر از یک تغییر روانی است ، عقده‌ی خودکم‌ بینی نیست. بلکه یک جریان طبیعی غیر قابل اجتناب است. وقتی که رمانم را درباره‌ی گلادیاتورها می‌ نوشتم ، همیشه متعجب بودم که برده‌های رومی که تعدادشان دو سه برابر مردان آزاد بود، چرا ارباب ‌هایشان را به زیر نمی ‌کشیدند. 


الا یواش یواش برایم روشن می‌شود که ذهنیت یک برده در واقع چیست. می‌توانم نظر بدهم که هر کس درباره‌ی روان‌شناسی توده‌ها حرف می‌زند، باید یک سال زندان را تجربه کند.


آرتور کوستلر / گفتگو با مرگ

ترجمه: خشایار دیهیمی


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی