"هییگو کوروساوا" برادر بزرگتر آکیرا یک بنشی بود. سنت بِنشی در تئاتر کابوکی ژاپن نقش تعیینکنندهای در شکلگیری سینمای ژاپن داشت، و آن ایستادن بازیگری در کنار صحنه (یا پردهٔ سینما) و روایت کردن داستان برای تماشاگران بود. در قدیمیترین فیلمهای ژاپنی بِنشی هم بهجای کاراکترها حرف میزد و هم قصه را تعریف میکرد. پس از ۱۹۱۲ با هجوم فیلمهای خارجی با میاننویس به ژاپن، بِنشی فقط دیالوگها را میگفت اما تهیهکنندگان ژاپنی بهسرعت شیوهٔ میاننویس را از غرب تقلید کردند و از این رو بنشیها حتی قبل از انقراض سینمای صامت از کار بیکار شدند. هییگو کوروساوا در سال ۱۹۳۳ خودکشی کرد. او افسرده و بیکار بود و حس میکرد زندگیاش پوچ و بیمعناست. پس خود به سراغ یک مرگ شرافتمندانه رفت. این همان حسی بود که آکیرای مشهور پس از شکست همهجانبهی دودسکادن (۱۹۷۰) و زمانی که پولی برای فیلمسازی نداشت، بدان دچار شد. آکیرا نیز همانند هییگو خودکشی کرد اما زنده ماند تا درسو اوزالا، کاگهموشا، آشوب و راپسودی در ماه اوت را بسازد.