صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو





در شعله نرقصیدی

پروانه چه میدانی ؟!




عاشق نشدی زاهد، دیوانه چه می دانی؟

 در شعله نرقصیدی، پروانه چه می دانی؟

 لبریز می غم ها، شد ساغر جان من

 خندیدی و بگذشتی، پیمانه چه می دانی؟


 یک سلسله دیوانه، افسون نگاه او

 ای غافل از آن جادو، افسانه چه می دانی؟

 من مست می عشقم، بس توبه که بشکستم

 راهم مزن ای عابد، میخانه چه می دانی؟


 عاشق شو و مستی کن، ترک همه هستی کن

 ای بت نپرستیده، بتخانه چه می دانی؟

 تو سنگ سیه بوسی، من چشم سیاهی را

 مقصود یکی باشد، بیگانه چه می دانی؟


 دستار گروگان ده، در پای بتی جان ده

 اما تو ز جان غافل، جانانه چه می دانی؟

 ضایع چه کنی شب را، لب ذاکر و دل غافل

 تو ره به خدا بردن، مستانه چه می دانی؟


 هما میرافشار

نظرات  (۱)

۰۴ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۲۸ جنگجوی درون
زیبا تر از زیبا!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی