یه مدت یکی از فانتزی هام این بود که بدووم تلگرام ببینم دوست فیسبوقیم چه عکسی تووی پروفایل لود کرده . اونقدر عکس های متفاوت و غیر شبیه گذاشته بود که من بصری ؛ یک دل نه صد دل ؛ عاشق ؟! نه بابا کنجکاو شده بودم ببینمش ... تا اینکه رفتم شیراز و او هم به دلایل شغلی اونجا بود و دیدمش ... هیچ ربطی به عکس هاش نداشت . چونه ی من افتاد کف حافظیه ! کسی نبود جمع اش کنه !! گفتم تو که یه شکل دیگه ای (به خوبی هیچکدوم از عکس هاش نبود ) ...خب منم نه آخه بصری و دوست دار زیبایی حسابی خورد تووی ذوقم :( ...فکر نکنید ظاهر بینم ها فقط زیبایی رو دوست دارم . اما از مهربونی و شخصیت و هوشش هر چی بگم کم گفتم . خیلی بیشتر از اونی بود که فکر میکردم .مودب و صبور . مسئولیت پذیری بالا و خوش قول و ...
از پشت این دنیای مجازی که هیچ در دنیای واقعی هم نمیشه قضاوت درستی از ظاهر آدم ها داشت . گاهی برداشت ها و دریافت های ما از اشخاص و موضوعات از واقعیت فاصله ی زیادی داره .بهتره عجله نکنیم و بجای ایجاد ذهنیت طبق خواسته خودمون سعی کنیم با صبر اطلاعات درست رو دریافت کرده و بجای پردازش همراه با تحریف اجازه طلوع واقعیت رو از پشت ابرهای مبهم عدم آگاهی بدیم ...
روح وحشی
پ.ن.
من عاشق این ترانه ام مخصوصا با صدای زنده یاد فریدون فروغی
انگاردستام سردسردن
انگارچشمام شب تارن
آسمون سیاه ابر پاره پاره
شرشربارون داره میباره
حالا رفتی ومن تنهاترین عاشقم روزمین
تنها خاطراتم توبودی فقط همین
گفتی بروتنها بمون
باغصه ها همراه بمون
دیگه نمیتونم خسته ی خستم
طلسم غم رو زدم شکستم
داره چشمام ابربارون
روگونه هام شده روون
رفتیو رفتی تنها میمونم
تا آخرعمر واست میخونم