صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم

صنما کشتی دل را به گل انداخته ام

! هر چه بود بگذشت و ما نیز بگذشتیم





ما همچون دانه های زیتونی هستیم که تنها زمانی جوهره ی واقعی خود را بروز می دهیم که در هم شکسته و له شویم ! عهد عتیق


ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند، به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. هم‌نوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است؛ من داوری آدمیان را دیده‌ام...
می‌خواهم راز بزرگی برایتان فاش کنم. درانتظار داوری روز قیامت نمانید. این داوری همه‌روزه رخ می‌دهد...

آلبر کامو



آدمی فربـــه شود از راه گوش
جانور فربه شود ازحلق و نوش
مولوی


 چند تا از رفتار عوام و خواص هست که اصلا نمی پسندم .

کنجکاوی و سرک کشیدن به حریم دیگران

قضاوت

تهمت و برچسب

تمرکز روی عیوب دیگران به جهت کشف نقطه ضعف

...

اینا دیگه شده هنجار و فرهنگ ...

منم بلد نیستم به این چیزها عادت کنم .

حرص بخورم ؟!

نوچ چاق میشم !

ندید بگیرم ؟

بیناییم قویه !

خودم رو بزنم به کوچه ی علی چپ ؟!

د  نمیشه خب .ملت فکر میکنن کارشون خوبه و ادامه میدن !

برم بمیرم ؟!

آره پیشنهاد خوبیه ...موافقم . اگر مردم کنکاش نکنن چرا رفتم و مردم ؛ اگر نگن ترسو بود ؛ اگر تهمت نزنن که فلان بود و بهمان ؛ اگر کوتاه بیان و تن من رو تووی گور نلرزونن چشم !

البت من ترجیح میدم بسوزونن منو و خاکسترم رو به باد بدن ...


روح وحشی

پ.ن. هر جا غلط تایپی دیدید خودتون درستش رو حدس بزنید لطفا . تایپ روی گوشی یکم سخته ... فقط پشت سرم نگید بیسواد بود . باور کنید اکابر رو تموم کردم :D

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی